نقش محوری کارگردان هنریدر این مدل تولید، کارگردان با دانش، ذوق و نگاه هنری خود 00:36
برای هر سکانس، هر بیت، 00:42
و هر روایت تصمیم میگیرد که چه صدایی، چه سازی، و چه سبک اجرایی مناسبترین انتخاب00:32
برای انتقال حس و معناست. برای مثال، در جایی طنینی مردانه و محکم لازم است، یا جایی دیگر صدایی لطیف و زنانه؛ در بیتی تحریر ایرانی یا چهچه افزوده میشود و در جایی فقط ساز و ملودی ساده کافی است.تفاوت با تولیدات پیشفرض هوش مصنوعیدر آثار سریسازیشده با02:36
هوش مصنوعی، معمولاً کاربر میتواند گزینههایی مثل "شاد" یا "غمگین" و مثلا سبک پاپ یا سنتی را انتخاب کند. باقی مسیر به شکل خودکار و بدون ظرافت و دخالت نگاه انسانی تولید میشود 04:12
و تمام جزئیات هنری بر اساس الگوهای پیشساخته دستگاه انتخاب میشود که اغلب فاقد عمق و تنوع واقعی هستند.علت تفاوت کیفی آثارهمین حضور فعال و هدایتگر کارگردان است که آثار "نمایش آهنگین شاهنامه" را از نظر غنا، رنگآمیزی صوتی و وفاداری به متن و معنا یک سر و گردن بالاتر از نتایج صرفاً ماشینی قرار میدهد و اثری ماندگار، پویا و باورپذیر خلق میکند.در نتیجه، هنر کارگردان در ساخت این آثار نقش قلب تپنده نمایش رنگین شاهنامه است، حال آنکه در تولیدات آماده و الگوریتمی، این عنصر انسانی تقریباً حذف میشود.جزئینگری و تفسیر دقیق برای هر بیتدر فرآیند ساخت آثار موزیکال شاهنامه، برای هر بیت یا مصرع از شعر، فضای احساسی، روایت داستانی و ویژگیهای موسیقایی مشخص و سفارشی تفسیر میشود. برای نمونه، آهنگساز یا کارگردان موسیقی با کمک شرحهایی که به هوش مصنوعی میدهد، میتواند تعیین کند که یک بیت خاص لحن حماسی، سازهای کوبهای یا صدای مردانه با تن قوی و سنگین نیاز دارد، در حالیکه بیتی دیگر ممکن است ملودی لطیف، صدای زنانه و ساز زهی بخواهد.هزینه زمانی و انرژیهمین شرح و تفسیر عمیق برای هر بیت و هر بخش، زمان و انرژی انسانی زیادی میبرد و این کاملاً نقطه مقابل تولیدات سریع و الگوریتمی هوش مصنوعی است که عمدتاً مبتنی بر الگوها و قالبهای کلی و سطحی هستند.نتیجه عملیفرآیند تفسیر جزئی و ارائه توصیفات هنری برای هر بیت باعث میشود که خروجی هوش مصنوعی نه فقط به لحاظ صوتی و ساختاری، بلکه به لحاظ معنایی و روایی نیز نزدیک به اصالت شاهنامه و هدف کارگردان باشد. در نتیجه، موسیقی حاصل از این روش انرژی و روح انسانی دارد،