هیزم دور تا دور خونه آتیش داشت زبانه میزد ای وای مادر رو تو کوچه قنفذ بی رحمانه میزد به سرش داد نزنید سر ناموس علی اینقدر فریاد نزنید بسّه تو رو خدا دست مادرم دیگه از کار افتاد نزنید میلرزه دخترش هیچ وقت یه مادرو رو به رو اولاد نزنید پناه برخدا عدهای با بغض حیدر اومدن پناه برخدا برای کشتن مادر اومدن پناه برخدا چقد این معرکه قاتل داره؟ پناه برخدا مدینه چقد اراذل داره؟ پناه برخدا