سرگرمی و طنز ورزشی کارتون و انیمیشن علم و فن آوری خودرو و وسایل نقلیه آموزش موسیقی و هنر اخبار و سیاست حیوانات و طبیعت بازی حوادث مذهبی
-مامان مامان
-جانم مریم جان
-چراهمتون مشکی پوشیدید؟
-خب این یه رسمه شیطونکم
-یعنی چی؟
-خب یکی از دوستای من و بابات به چندساله پیش فوت کرد حالا هم مراسم سالگردشه ماهم به احترام مرگش مشکی پوشیدیم
-منم باید مشکی بپوشم
-نه
-چرامنم میخوام احترام بزارم
-شما پیشه خاله عسل میمونید تا من وبابات بیایم
-اما مامان
-نمیشه یک کلام مریم
-چرا اخه
-مریم جونم اونجا یه جای غمگینه برای شما مناسب نیست
-خب شماهم نرید
-نمیشه عزیزم اما من قول میدم بعد از مراسم بیام دنبال شما اون عروسک باربی بزرگ رو برات بخرم خوبه
-باشه مامان هرچور شما بگید
-افرین گل دختر حالا هم بیا لباست رو بپوش که قراره بری باستایش بازی کنی
-چشم مامان جونی
شایدبگید دیونم اما خیلی به مریم حسودیم میشه . مریم بزرگترین مشکلش بابازی باستایش حل میشه اما من چی من کوچکترین هام باچیا حل میشه

***