1- امروز انشا داشتیم بد دوستم از زبان معلما انشا نوشته بود. دقیق یادم نیست ولی نوشته بود :این باعث خوشحالی من است که میتوانم وارد کلاس وبچه ها شوم.جالب نبودا ولی نمیدونم چرا کلاس رفت تو هوا.
2- یه مداحی گفته:فاطمه سوار بر مدینه وارد شتر شد.
چون منو یاد موضوع بالا میندازه گفتم. شاید شنیده باشیدش.
+حالا یه ذره بخندین دلم نشکنه.