....فردای آن روز تمام این اتفاقات افتاد. خبرگزاری ها و روزنامهها با من مصاحبه کردند. استاندار همراه با خانواده آن بچه به دیدنم آمد و یک هدیه حسابی برای من آوردند و... جوان پشت میز گفت: تو ابتدا برای رضای خدا این کار را کردی، اما بعد، خرابش کردی... آرزوی اجر(پاداش) دنیایی کردی و مزدت را هم گرفتی. درسته؟ گفتم: همه این ها درسته. بعد باحسرت گفتم: چه کنم؟! دستم خالی است. جوان پشت میز گفت: خیلی ها کارهایشان را برای خدا انجام میدهند، اما باید تلاش کنند تا آخر این اخلاص را حفظ کنند. بعضیها کارهای خالصانه را در دنیا نابود میکنند!