در حال بارگذاری ویدیو ...

رمان «من و داداشیم» پارت ۷۵

۱ نظر گزارش تخلف
_Pishi_
_Pishi_

-خب آره با هم..قول میدم حد خودمو بدونم..این چند روز باقی مونده هم همش باید به کارا برسم..دلم برات تنگه آرام..من شوهرتم..
+آخه...
-میشه یا نه؟!..یه کلمه..
لبمو به دندون گرفتم..چی کار کنم؟؟..اون شوهرمه از این بابت مشکلی نداریم..ولی یجورایی میترسم..من تاحالا از اینکارا نکردم خب..حالا چی بگم؟؟..قبول کنم؟؟..جهنم چیزی برای از دست دادن که ندارم..آرادم شوهرمه..مشکلی نداره که..
-میشه یا نه؟!
+باشه بابا خر شدم..
-نگو اینجور تو فرشته ای..
+پاچه خوار..
بلند شد و هم زمان منم بلند کرد..راه افتاد به طرفی که من نمیدیدم..
+الان بریم؟
-آره..
+تو تاریکی؟
-آره چون برقا بیاد باید برم..
#دو روز دیگه از این سفر کسل کننده مونده..دیشب هم که برقای امارت از ریشه داغون شده بود و تا امروز بی برق بودیم..البته یه خوبی داشت که آراد همش پیش خودم بود..دیشب بعد از کرم ریزیای آراد هم تو حموم هم بیرون تو بغلش غش کردم از خستگی..بعد چند روز تنها بودن خیلی خوب بود تو بغلش خوابیدن..
-سلام عزیزم..
برگشتم سمت صدا..بازم این یارو..چی کارش کنم حالا؟؟..زنگ بزنم به آراد؟؟..نه الان میاد دعوا را میندازه..پس چی کار کنم؟؟
-باز که کر و لال شدی خوشگلم..
+من نه عزیزتم نه خوشگلت..
کنارم روی تاب توی محوطه نشست..
-هستی..تو هم عزیزمی هم خوشگلمی هم عشقمی هم همسر آیندمی..
پوزخندی زدم و گفتم-+خواب دیدی خیر باشه..
به فارسی گفت-آرامم تو مال منی و من عاشقتم..
+عاشق خودم یا بدنم؟!؟
⬇نظرات⬇

نظرات (۱)

Loading...

توضیحات

رمان «من و داداشیم» پارت ۷۵

۵ لایک
۱ نظر

-خب آره با هم..قول میدم حد خودمو بدونم..این چند روز باقی مونده هم همش باید به کارا برسم..دلم برات تنگه آرام..من شوهرتم..
+آخه...
-میشه یا نه؟!..یه کلمه..
لبمو به دندون گرفتم..چی کار کنم؟؟..اون شوهرمه از این بابت مشکلی نداریم..ولی یجورایی میترسم..من تاحالا از اینکارا نکردم خب..حالا چی بگم؟؟..قبول کنم؟؟..جهنم چیزی برای از دست دادن که ندارم..آرادم شوهرمه..مشکلی نداره که..
-میشه یا نه؟!
+باشه بابا خر شدم..
-نگو اینجور تو فرشته ای..
+پاچه خوار..
بلند شد و هم زمان منم بلند کرد..راه افتاد به طرفی که من نمیدیدم..
+الان بریم؟
-آره..
+تو تاریکی؟
-آره چون برقا بیاد باید برم..
#دو روز دیگه از این سفر کسل کننده مونده..دیشب هم که برقای امارت از ریشه داغون شده بود و تا امروز بی برق بودیم..البته یه خوبی داشت که آراد همش پیش خودم بود..دیشب بعد از کرم ریزیای آراد هم تو حموم هم بیرون تو بغلش غش کردم از خستگی..بعد چند روز تنها بودن خیلی خوب بود تو بغلش خوابیدن..
-سلام عزیزم..
برگشتم سمت صدا..بازم این یارو..چی کارش کنم حالا؟؟..زنگ بزنم به آراد؟؟..نه الان میاد دعوا را میندازه..پس چی کار کنم؟؟
-باز که کر و لال شدی خوشگلم..
+من نه عزیزتم نه خوشگلت..
کنارم روی تاب توی محوطه نشست..
-هستی..تو هم عزیزمی هم خوشگلمی هم عشقمی هم همسر آیندمی..
پوزخندی زدم و گفتم-+خواب دیدی خیر باشه..
به فارسی گفت-آرامم تو مال منی و من عاشقتم..
+عاشق خودم یا بدنم؟!؟
⬇نظرات⬇