یک، دو، یک، دو، سه
One, two, one, two, three
واضح میبینم ولی جواب نمیدم چقدر سرت شلوغه بعد از این می خواهی چه کار کنی؟ صورتت را ببینیم بیایید امروز صحبت کنیم
뻔히 봐놓고 답장은 안 해 얼마나 바쁘시길래 끝나고 뭐해 얼굴 좀 볼까 오늘 우리 얘기 좀 해
در نگاه اول، الگوی مشابه است، اما در مراحل اولیه یک رابطه متفاوت است حتی اگر وانمود کنید که نمی دانید، این دیگر نیست این فشار و کشیدن نیست
언뜻 패턴은 비슷하지만 연애 초기 그것관 달라 모른 척해도 이건 더 이상 밀고 당기기가 아냐
در حالی که دیگر نیازی به جنگ های عصبی ظریف نیست زمان اجرا در حال طولانی شدن است آهان
미묘한 신경전들이 더는 필요치 않은 사이 늘어질 대로 늘어져 가는 running time ah huh
من فقط حواسم هست و وقت می گذارم دلیل نگرانی من چیست؟ تاریخ انقضا مدتهاست که تمام شده است شانگهای نیز برای مدت طولانی آسیب دیده بود.
눈칠 살피며 시간만 끌어 애태우는 저의가 뭐야 유통기한은 끝난 지 오래 상해도 한참 상했지
وو وو
Woo woo
قبل از اینکه از نوک زبانم بگذرد نام من دیگر خسته کننده شده است. گاهی اوقات وقتی به من می گویند دلبند، غمگین می شوم
혀끝을 지나기도 전에 벌써 지루해져 버린 내 이름 애인스럽게 불려본 게 언제던가 짠해
دوباره بجوشانید و کاملا خنک کنید به معنی دمای ولرم این بازی حدس زدن بدون پایان در چشم است من یک روز دیگر نمی توانم این کار را انجام دهم، بنابراین باختم. هی مرد ترسو
다시 끓기도 푹 식히기도 뜻뜨미적지근한 온도 끝이 보이질 않는 이 눈치 게임 하루도 더 못해 그래 내가 졌어 에라이 비겁한 남자야
تو-رو-تو-تو-تو تو-رو-رو-تو-تو-رو-تو، تو-رو-رو-تو-رو-رو
Tu-ru-tu-tu-tu