در حال بارگذاری ویدیو ...

رمان بهم نمره چند میدی؟(توضیحات)

۲۰ نظر
گزارش تخلف
*nafiseh*
*nafiseh*

بعد از اینکه در فاصله میلی متری از صورتم قرار گرفت. پسره:توباید برام یه کاری بکنی. قورت قورت صدا آب دهنم بود. من:چی چی چیکار. پسره:تو باید همین الان ویلامو تمیز کنی. من:چیییییی .پسره:همین که شنیدی این تنبیهته و راه فراری نیست. (منحرفا برین توبه کنین خخخ) پسره شوتو دختر به این خوشکلی تو چنگشه بعد ازم میخواد ویلاشو تمیز کنم. نکنه داره الکی میگه و برام نقشه داره. نه بابا اون در هر صورت چه با زور چه بی زور میتونه منو ببره تو خونه. من:باشه .پسره با تعجب:دروغ که نمیگی نکنه میخوای فرار کنی. خدایا این چقده شوته. من:خب درو که خودت قفل کردی. با انگشتش سرشو خاروندو گفت:آهان راست میگی و رفتو در ورودی به ویلا رو باز کرد وای انقده ترسیده بودم که نتونستم خوب دید بزنم این ویلاه یا قصره اولش چند تا پله میخورد میرفت بالا بعد یه در خیلی بزرگ بود حیاطشم که نگو هر قسمتش به یه شکلی با گلو گیاه تزیین شده بود .با هم رفتیم تو ویلا وای یکی منو بگیره انگار توش بمب ترکونده بودن. من:اینجا زلزله امده. پسره دستشو زد پشت سرشو .پسره:دوستام بودن اینجا تازه امروز صبح رفتن منم دنبال کارگر بودم که اینجا رو تمیز کنه که بعد با یه خنده مضحک نگام کردو ادامه داد که تو رو دیدم. من:کار گر عمتههههه. پسره با اخم :چی. من:چیزه حالا از کجا شروع کنم دوست داری. پسره:اولا من عمه ندارم دوما بار آخرت باشه که با بزرگترت اینطوری حرف میزنی .بعد با کله به یه در اشاره کردو. پسره با همون خنده مسخره :از دستشوییی. من:چییییییییییی .دیونه شدی. محاله. فکر کردی چون زورت زیاده هر غلطی بخوای میتونی بکنی. پسره خیز برداشت طرفم که با جیغغغغغ فرا بنفش من که گفتم باشهههههههه سر جاش ایستاد فکر کنم سکته کرده بود آخه جم نمیخورد. رفتم جلو دیدم نه انگار واقعا سکته کرده دستمو چند بار جلو صورتش تکون دادم.یدفه به خودش امدو. پسره با داد:تو خجالت نمیکشی دختر پرده گوشم پاره شد انگشته اشارشو اورد بالا و با تهدید.پسره:یه باره دیگه ببینم اینطوری جیغ بکشی من میدونمو تو فهمیدی. عین این بچه مظلوما کله تکون دادم. پسره:آفرین حالا هم برو کارتو کن که فعلا معلنه ها کار داری منم از سر اجبار رفتم سمت دستشویی. من:خدا لعنتت کنه ببین به چه روزیم انداخت کفنتو خودم تنت کنم ذلیل شده (خخخ) خلاصه با فحشو لعنو نفرین من کار دستشویی تموم شد. امدم بیرون دیدم آقا باشو گذاشته رو پاش و رو مبل لم داده داره فیلم میبینه.

نظرات (۲۰)

Loading...

توضیحات

رمان بهم نمره چند میدی؟(توضیحات)

۱۴ لایک
۲۰ نظر

بعد از اینکه در فاصله میلی متری از صورتم قرار گرفت. پسره:توباید برام یه کاری بکنی. قورت قورت صدا آب دهنم بود. من:چی چی چیکار. پسره:تو باید همین الان ویلامو تمیز کنی. من:چیییییی .پسره:همین که شنیدی این تنبیهته و راه فراری نیست. (منحرفا برین توبه کنین خخخ) پسره شوتو دختر به این خوشکلی تو چنگشه بعد ازم میخواد ویلاشو تمیز کنم. نکنه داره الکی میگه و برام نقشه داره. نه بابا اون در هر صورت چه با زور چه بی زور میتونه منو ببره تو خونه. من:باشه .پسره با تعجب:دروغ که نمیگی نکنه میخوای فرار کنی. خدایا این چقده شوته. من:خب درو که خودت قفل کردی. با انگشتش سرشو خاروندو گفت:آهان راست میگی و رفتو در ورودی به ویلا رو باز کرد وای انقده ترسیده بودم که نتونستم خوب دید بزنم این ویلاه یا قصره اولش چند تا پله میخورد میرفت بالا بعد یه در خیلی بزرگ بود حیاطشم که نگو هر قسمتش به یه شکلی با گلو گیاه تزیین شده بود .با هم رفتیم تو ویلا وای یکی منو بگیره انگار توش بمب ترکونده بودن. من:اینجا زلزله امده. پسره دستشو زد پشت سرشو .پسره:دوستام بودن اینجا تازه امروز صبح رفتن منم دنبال کارگر بودم که اینجا رو تمیز کنه که بعد با یه خنده مضحک نگام کردو ادامه داد که تو رو دیدم. من:کار گر عمتههههه. پسره با اخم :چی. من:چیزه حالا از کجا شروع کنم دوست داری. پسره:اولا من عمه ندارم دوما بار آخرت باشه که با بزرگترت اینطوری حرف میزنی .بعد با کله به یه در اشاره کردو. پسره با همون خنده مسخره :از دستشوییی. من:چییییییییییی .دیونه شدی. محاله. فکر کردی چون زورت زیاده هر غلطی بخوای میتونی بکنی. پسره خیز برداشت طرفم که با جیغغغغغ فرا بنفش من که گفتم باشهههههههه سر جاش ایستاد فکر کنم سکته کرده بود آخه جم نمیخورد. رفتم جلو دیدم نه انگار واقعا سکته کرده دستمو چند بار جلو صورتش تکون دادم.یدفه به خودش امدو. پسره با داد:تو خجالت نمیکشی دختر پرده گوشم پاره شد انگشته اشارشو اورد بالا و با تهدید.پسره:یه باره دیگه ببینم اینطوری جیغ بکشی من میدونمو تو فهمیدی. عین این بچه مظلوما کله تکون دادم. پسره:آفرین حالا هم برو کارتو کن که فعلا معلنه ها کار داری منم از سر اجبار رفتم سمت دستشویی. من:خدا لعنتت کنه ببین به چه روزیم انداخت کفنتو خودم تنت کنم ذلیل شده (خخخ) خلاصه با فحشو لعنو نفرین من کار دستشویی تموم شد. امدم بیرون دیدم آقا باشو گذاشته رو پاش و رو مبل لم داده داره فیلم میبینه.