در حال بارگذاری ویدیو ...

رمان «من و داداشیم» پارت ۸۷

۴ نظر گزارش تخلف
_Pishi_
_Pishi_

-خرم که وسط راه سقوط کرد رف ته دره کجای کاری؟!!خر کیفم چون تولد یه بیشعوره..
+الان منظورت منم؟!!واقعا که..حیف من که رابطتونو درس کردم..
-قهر نکن حالا..چی شده آراد یاشا رو دعوت کرده؟!
+اونم خرش از پل گذشته دیگه نگرانی ای نداره..
-خوشم میاد خودت میدونی خری..
نچ نچ کنان گفتم+آدم یه دوست مثه تو داشته باشه دیگه دشمن نمیخواد..
-بی لیاقت کادتو گرفته بودم ولی دیگه نمیارم ور میدارم برای خودم..
تا گفت کادو یاد حلقه ای که صبح آراد داده بود بهم افتادم..یکم دور و برو با چشمام گشتم..آهان اونجاست روی میز لوازم آرایشم..بلند شدم و برش داشتم..
-الو؟!مردی؟!
+نه از شانس گندت زندم هنوز..
جعبه رو باز کردم..واییی خدا این چقدر خوشگله..دقیقا همونی که میخواستمه..زیر لب عاشقتمی گفتم..
-الو؟!چته؟!چرا خفه میشی یهو؟!
+دارم حلقمو میبینم..
-مگه ندیدیش؟!؟
+نه امروز آراد بهم دادش..
-پس اونی که تو دستت بود چیه؟
+این حلقه اصلی نیست..حلقه اصلیه رو آراد سفارش داده بود که امروز رسید به دستم..
-خرشانس خر بیشعور منو بردن یه طلا فروشی که کلا سه مدل حلقه بیشتر نداشت منم مجبور شدم یکیو انتخاب کنم..
+خودتی..خبر دارم کل راسته طلا فروشا آرش بدبخت دنبالت اومده تا آخر راضی شدی یکی رو برداری..
-تو که نبودی کی بهت گفته؟
+خبرا میرسه..
-راستی جدیدا رفتار یاشا خیلی عجیب شده..
+مگه چیکار میکنه؟
-یه هفتست خونه مونده..به مامان کمک میکنه..خبری از تلفنای مشکوک نیست..امروزم خواهری صدام کرد خیلی عجیبه..از بدو تولدم اینجوری صدام نکرده بود..
+گفتم سرش به سنگ میخوره..
-هوفف من برم دوباره افتاده رو مود کچل کردن من..شب میبینمت..فعلا..
قطع کرد..کم پیش میومد منتظر جواب بمونه و قطع نکنه..
-آرام خانوم پاشو بیا عزیزم..
گوشیمو گذاشتم رو میز..حلقه رو تعویض کردم و رفتم بیرون..
+جانم؟
-غذا چی سفارش بدم؟
+از الان؟
-میگم ساعت نه بیارن..چی بگیرم؟
+پیتزا..
-پیتزای چی؟
+یه چیز به صرفه..
-به قیمتش کاری نداشته باش..

نظرات (۴)

Loading...

توضیحات

رمان «من و داداشیم» پارت ۸۷

۷ لایک
۴ نظر

-خرم که وسط راه سقوط کرد رف ته دره کجای کاری؟!!خر کیفم چون تولد یه بیشعوره..
+الان منظورت منم؟!!واقعا که..حیف من که رابطتونو درس کردم..
-قهر نکن حالا..چی شده آراد یاشا رو دعوت کرده؟!
+اونم خرش از پل گذشته دیگه نگرانی ای نداره..
-خوشم میاد خودت میدونی خری..
نچ نچ کنان گفتم+آدم یه دوست مثه تو داشته باشه دیگه دشمن نمیخواد..
-بی لیاقت کادتو گرفته بودم ولی دیگه نمیارم ور میدارم برای خودم..
تا گفت کادو یاد حلقه ای که صبح آراد داده بود بهم افتادم..یکم دور و برو با چشمام گشتم..آهان اونجاست روی میز لوازم آرایشم..بلند شدم و برش داشتم..
-الو؟!مردی؟!
+نه از شانس گندت زندم هنوز..
جعبه رو باز کردم..واییی خدا این چقدر خوشگله..دقیقا همونی که میخواستمه..زیر لب عاشقتمی گفتم..
-الو؟!چته؟!چرا خفه میشی یهو؟!
+دارم حلقمو میبینم..
-مگه ندیدیش؟!؟
+نه امروز آراد بهم دادش..
-پس اونی که تو دستت بود چیه؟
+این حلقه اصلی نیست..حلقه اصلیه رو آراد سفارش داده بود که امروز رسید به دستم..
-خرشانس خر بیشعور منو بردن یه طلا فروشی که کلا سه مدل حلقه بیشتر نداشت منم مجبور شدم یکیو انتخاب کنم..
+خودتی..خبر دارم کل راسته طلا فروشا آرش بدبخت دنبالت اومده تا آخر راضی شدی یکی رو برداری..
-تو که نبودی کی بهت گفته؟
+خبرا میرسه..
-راستی جدیدا رفتار یاشا خیلی عجیب شده..
+مگه چیکار میکنه؟
-یه هفتست خونه مونده..به مامان کمک میکنه..خبری از تلفنای مشکوک نیست..امروزم خواهری صدام کرد خیلی عجیبه..از بدو تولدم اینجوری صدام نکرده بود..
+گفتم سرش به سنگ میخوره..
-هوفف من برم دوباره افتاده رو مود کچل کردن من..شب میبینمت..فعلا..
قطع کرد..کم پیش میومد منتظر جواب بمونه و قطع نکنه..
-آرام خانوم پاشو بیا عزیزم..
گوشیمو گذاشتم رو میز..حلقه رو تعویض کردم و رفتم بیرون..
+جانم؟
-غذا چی سفارش بدم؟
+از الان؟
-میگم ساعت نه بیارن..چی بگیرم؟
+پیتزا..
-پیتزای چی؟
+یه چیز به صرفه..
-به قیمتش کاری نداشته باش..