ساقی، بهزاد (مهدی بهزادپور) سیاوش زندگانی جمع بزرگان ایران زمین سرهنگ زاده، گلنراقی، تابش، ملک، وحدت، قدکچیان... ۱۳۶۸
ساقی دگر توبه شکست مستم و مست چون
کی بشکند ساغر و می کز دست تو افتد به دستم
ای ساقی امشب من مست مستم
گر توبه کردم {با یاد چشمت} ساغر شکستم
ساغر می پیاپی بده ساقی
تا نماند از آن می دگر باقی
تا اگر این زمان بی خبرم
از جهان نقش تو بر دل و جان دارم
زان می که داد ساقی مجلس
به دست ما بالا گرفت کار دل می پرست ما
سرگشته چون کبوتر گم کرده
آشیان دل را به بام دوست نباشد نشست ما
نظرات