سپتامبر 2018
جیسونگ ــ دنیل خوبی ؟... نباید انقد بخوری . فردا برنامه داریم .
لیوانو ازم گرفت ... تازگیا هیونگ زیادی بهم گیز میده و هی تو کارام دخالت میکنه
چپ چپ نگاش کردم ــ پسش بده .
جیسونگ ــ چند هفتس اینطوری شدی . به جیهون ربط داره ؟ فک میکردم هردوتون با این جدایی کنار اومدین .
من ــ اشتباه فک کردی .
قبل اینکه جلو دهنمو بگیرم ، اون حرفو گفته بودم. چشاش بزرگ شد و با تعجب بهم خیره شد . اه کاش نمیگفتم ! نمیخواستم این موضوع رو بازش کنم چون نمیخواستم کسی جیهون رو مقصر بدونه .در واقع خب تقصیر اون نبود . بعد کار من ، خب هر کی بود ناراحت میشد .
جیسونگ ــ بهم بگو چیشده دنیل .... دوس ندارم تو رو اینطوری ببینم .
من جیسونگ هیونگ رو واسه مدت زیادی میشناختم . میدونستم خیلی ناراحت میشه که منو اینطوری میبینه . حتی از صداش که بغض داشت ، میشد اینو فهمید .
نمیتونستم جلوی اشکایی که از گونه هام پایین میومدن رو بگیرم .
من ــ هیونگ م...من هنوزم .... هنوزم جیهون رو دوس دارم ...

اکتبر 2018
آخرین کامبک بود . دیگه کم کم روزای آخر گروه واناوان بود . به جای توجه به عشق شکست خوردم ، سعی کردم همه ی تمرکزمو بزارم رو کار گروه . دیگه این اواخر آخرین آدمی که از سالن رقص میرفت بیرون من بودم و دوش میگرفتم و مستقیم میخوابیدم .دلم میخواست نهایت تلاشمو برای این آلبوم آخر بکنم .
میخواستم به همه نشون بدم که انتخاب کردن من به عنوان مرکز گروه ، کار اشتباهی نبوده .
نمیگم تونستم جیهون رو فراموش کنم . باید قبول کرد که نمیشه از آدمی مثل جیهون گذشت .
دو سه روزی که بین انتشار آلبوم و اجراها داشتیم رو بیکار بودیم و تو این مدت با جیسونگ هیونگ و سونگوو هیونگ فیلم میدیدیم .
دِه وی ــ جیهون هیونگ . نمیخوام بی ادبی کنم اما اخبار امروزو دیدی ؟؟ دوس دخترت رو وقتی دیدن که با یه پسر از هتل دراومده ... سوتفاهمه نه ؟؟ شاید خبرنگارا میخوان چهره ی هردوتاتون رو خراب کنن . باهاش حرف زدی ؟
جوابی که جیهون داد دور از چیزی بود که انتظار داشتم بگه .
جیهون ــ نمیدونم ... و برام مهم نیست .
هممون برگشته بودیم سمتشون و به مکالمشون توجه میکردیم .
دِه وی ــ مهم نیست ؟؟؟ نگران این نیستی که پشت سرت با یکی دیگه باشه ؟؟
جیهون از جاش بلند شد سمت اتاق رفت ــ نه .... میتونه با هر کی میخواد باشه .