سقوط من چه بی زمان شد / میکس سریال اقامت در هانیانگ
نگو که من نگفته ام تو بارها شنیده ای
نه از لبم که با نگاه عاشقم ، ندیده ای؟
سکوت من ترانه شد به گوش شب به گوش باد
تو در صدای بی صدا حدیث عشق را نهاده ای
اگر چه دور مانده ای ز آتشی که در من است
ولی ز شعله های آن همیشه نور دیده ای
من از نگاه گفتمت تو از صدا شنیده ای
به هر غزل به هر نفس مرا دمی چشیده ای
اگر چه حرفی از لبم چو راز سر نبسته ماند
تو در سکوت و سایه ها امید را دمیده ای
به هر ستاره در شبی که بی تو رنگ غم گرفت
نگو نمانده ام به یاد که در دلم تپیده ای
چون کاورا بالا اومد :)
نظرات (۵۷)