خب بچه‌هاا..
می‌خوام یک تئاتر جذاب رو برای شما عزیزایِ‌دل و کسایی که علاقه‌مند به تئاتر و هنرهای نمایشی هستن رو تو چند تا پارت بزارم
امیدوارم خوشتون بیاد
و نظراتِ ارزشمندتون رو برام کامنت کنید تا ازشون استفاده کنم و ببینم چند نفرتون علاقه‌مند به گذاشتن این‌جور ویدیوها هستن، تا بیشتر با سلیقه‌تون آشنا بشم و ببینم چقدر به سلیقه من نزدیکه...


یه تیکه قبلاً از این تئاتر رو گذاشتم می‌تونید تماشا کنید

https://www.namasha.com/v/lpoHQ2Id

حاویِ‌اسپویل.....


داستانِ تئاتر زنی از گذشته، با بازیِ پانته‌آ بهرام، رامبد جوان، سحر دولتشاهی، سعید چنگیزیان و الهام کردا به کارگردانی محمد عاقبتی:

پسرشان (بابازی‌سعیدچنگیزیان) در حال وقت گذرانی و خداحافظی با دوست دخترش (الهام‌کردا) هست و آنها احتمال می‌دهند که هرگز پس از این کوچ همدیگر را نبینند. زن (سحردولت‌شاهی) و مرد (رامبدجوان) هم در حال بستن آخرین بسته‌ها و دوش گرفتن هستند. در غیاب زن و رفتن او به حمام، زنگ خانه به صدا در می‌آید. زنی از گذشته (پانته‌آبهرام) به نام رومی پشت در است. او آمده تا فرانک یا دوست دوران جوانی‌اش را با خود ببرد حتی برایش کت و شلوار هم آورده است. با ورود زن، فرانک در را به روی رومی می‌بندد. از اینجا به بعد تکنیک فلاش بک (بازگشت به گذشته) و شکست زمان بارها تکرار می‌شود. نویسنده به کارگردان پیشنهاد می‌دهد که خیلی راحت و مستقیم در بازگویی نمایش تلاش نکند، بلکه گروه مرتکب زحمتی شود تا نمایش از تعلیق و هیجان بیشتری برخوردار شود.

یعنی فرم غالب بر محتوا خواهد شد تا احتمالاً از توحش حاکم بر ماجراها و شخصیت‌ها کاسته شود. ورود زن بیگانه آغازگر چالش‌های اساسی در این خانواده بدون هیاهوست. مطمئنا این کوچ هم به دنبال موفقیت‌های مالی و کاری مرد در حال وقوع هست که همگی با شتابندگی خاصی به دنبال سرانجام رساندنش هستند. اما در این آستانه‌ی خوش اقبالانه ورود زنی از گذشته نشانه‌ی بخت برگشتگی این خانواده به ظاهر موفق و خوشبخت است.

آنچه فرانک در بیست و چهار سال پیش به زبان آورده یک قول و قرار عاشقانه نبوده است، یک هوس زود گذر و حس دوران جوانی و خامی بوده است. مطمئناً شکست یا شکست‌های سنگین این زن است که امروز او را به خون‌خواهی در ِ خانه‌ی فرانک کشانده است. نمایش هم در پیچ و تاب همین انتقام پنهان و شیرینی و حلاوت یک رابطه‌ی طنزآمیز شکل خواهد گرفت....