در حال بارگذاری ویدیو ...

نیت (کتاب ۳ دقیقه در قیامت)

یا ابوالفضل العباس (ع) ۲ ⁦♥️
یا ابوالفضل العباس (ع) ۲ ⁦♥️

بسم الله الرحمن الرحیم

«و کتاب اعمال آنان در آنجا گذارده میشود. پس گنهکاران را میبینی در حالی که از آنچه در آن است ترسان و هراسان هستند و میگویند: وای بر ما، این چه کتاب است که هیچ عمل کوچک و
بزرگ را کنار نگذاشته، مگر اینکه ثبت کرده است. اعمال خود را حاضر میبینند و پروردگارت به هیچ کس ستم نمیکند.»(سوره کهف آیه۴۹)
صفحات را که ورق میزدم، وقتی عملی بسیار ارزشمند بود، آن عمل، درشت تر از بقیه در بالای صفحه نوشته شده بود.در یکی از صفحات، به صورت بسیار بزرگ نوشته شده بود:کمک به یک خانواده فقیر شرح جزئیات و فیلم آن موجود بود، ولی راستش را بخواهید من هرچه فکر کردم به یاد نیاوردم که به آن خانواده کمک کرده باشم!
یعنی دوست داشتم، اما توان مالی نداشتم که به آنها کمک کنم. آن خانواده را میشناختم. آنها در همسایگی ما بودند و اوضاع مالی خوبی نداشتند. خیلی دلم میخواست به آنها کمک کنم،برای همین یک روز از خانه خارج شدم و به بازار رفتم. به دو نفر از اعضای فامیل که وضع مالی خوبی داشتند مراجعه کردم. من شرح حال آن خانواده را گفتم و اینکه چقدر در مشکالت هستند، اما آنها اعتنایی نکردند.
حتی یکی از آنها به من گفت: بچه، این کارا به تو نیومده. این کار بزرگترهاست. آن زمان من 15 سال بیشتر نداشتم، وقتی این برخورد را با من داشتند، من هم دیگر پیگیری نکردم. اما عجیب بود که در نامه عمل من، کمک به آن خانواده فقیر ثبت شده بود!به جوان پشت میز گفتم: من کاری برای آنها نکردم!؟ او گفت: تو نیت این کار را داشتی و در این راه تلاش کردی، اما به نتیجه نرسیدی.
برای همین، نیت و حرکتی که کردی، در نامه عملت ثبت شده.البته فکر و نیت کار خوب، در بیشتر صفحات ثبت شده بود. هرجایی که دوست داشتم کار خوبی انجام دهم ولی امکانش را نداشتم، اما برای اجرای آن قدم برداشته بودم، در نامه عمل من ثبت شده بود.ولی خدا را شکر که نیت های گناه و نادرست ثبت نمیشد.
در صفحات بعد و جای جای این کتاب مشاهده میکردم که چنین اتفاقی افتاده. یعنی نیت های خوب من ثبت شده بود.البته باز هم مشاهده کردم که اعمال خوبم با اشتباهات و گناهانی که هیچ منفعتی برایم نداشت از بین رفته! به قول معروف: آش نخورده و دهان سوخته. هرچه جلو میرفتم، نامه عملم بیشتر خالی میشد! خیلی از این بابت ناراحت بودم. از طرفی نمیدانستم چه کنم.ای کاش کسی بود که میتوانستم گناهانم را به گردن او بیندازم.....

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

نیت (کتاب ۳ دقیقه در قیامت)

۱۶ لایک
۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

«و کتاب اعمال آنان در آنجا گذارده میشود. پس گنهکاران را میبینی در حالی که از آنچه در آن است ترسان و هراسان هستند و میگویند: وای بر ما، این چه کتاب است که هیچ عمل کوچک و
بزرگ را کنار نگذاشته، مگر اینکه ثبت کرده است. اعمال خود را حاضر میبینند و پروردگارت به هیچ کس ستم نمیکند.»(سوره کهف آیه۴۹)
صفحات را که ورق میزدم، وقتی عملی بسیار ارزشمند بود، آن عمل، درشت تر از بقیه در بالای صفحه نوشته شده بود.در یکی از صفحات، به صورت بسیار بزرگ نوشته شده بود:کمک به یک خانواده فقیر شرح جزئیات و فیلم آن موجود بود، ولی راستش را بخواهید من هرچه فکر کردم به یاد نیاوردم که به آن خانواده کمک کرده باشم!
یعنی دوست داشتم، اما توان مالی نداشتم که به آنها کمک کنم. آن خانواده را میشناختم. آنها در همسایگی ما بودند و اوضاع مالی خوبی نداشتند. خیلی دلم میخواست به آنها کمک کنم،برای همین یک روز از خانه خارج شدم و به بازار رفتم. به دو نفر از اعضای فامیل که وضع مالی خوبی داشتند مراجعه کردم. من شرح حال آن خانواده را گفتم و اینکه چقدر در مشکالت هستند، اما آنها اعتنایی نکردند.
حتی یکی از آنها به من گفت: بچه، این کارا به تو نیومده. این کار بزرگترهاست. آن زمان من 15 سال بیشتر نداشتم، وقتی این برخورد را با من داشتند، من هم دیگر پیگیری نکردم. اما عجیب بود که در نامه عمل من، کمک به آن خانواده فقیر ثبت شده بود!به جوان پشت میز گفتم: من کاری برای آنها نکردم!؟ او گفت: تو نیت این کار را داشتی و در این راه تلاش کردی، اما به نتیجه نرسیدی.
برای همین، نیت و حرکتی که کردی، در نامه عملت ثبت شده.البته فکر و نیت کار خوب، در بیشتر صفحات ثبت شده بود. هرجایی که دوست داشتم کار خوبی انجام دهم ولی امکانش را نداشتم، اما برای اجرای آن قدم برداشته بودم، در نامه عمل من ثبت شده بود.ولی خدا را شکر که نیت های گناه و نادرست ثبت نمیشد.
در صفحات بعد و جای جای این کتاب مشاهده میکردم که چنین اتفاقی افتاده. یعنی نیت های خوب من ثبت شده بود.البته باز هم مشاهده کردم که اعمال خوبم با اشتباهات و گناهانی که هیچ منفعتی برایم نداشت از بین رفته! به قول معروف: آش نخورده و دهان سوخته. هرچه جلو میرفتم، نامه عملم بیشتر خالی میشد! خیلی از این بابت ناراحت بودم. از طرفی نمیدانستم چه کنم.ای کاش کسی بود که میتوانستم گناهانم را به گردن او بیندازم.....

مذهبی