در حال بارگذاری ویدیو ...

زیبا ترین داستانه عاشقانه(آذکار)

^^...we are one... exol..^^
^^...we are one... exol..^^

زیباترین عشقی که دیدم
بعله.
نزدیک به ۲۰۰ الی ۳۰۰ سریال و فیلم از سر تا سر جهان با زبون های مختلف دیدم
هیچکدوم به زیبایی این زوج نبود.
ربطی به موضوع کانالم نداره ولی دلم نیومد
نزارم.خواستم واسه یادگاری اینجا بمونه
واسه اونا که نمیدونن:
آذر و کاراجا =با کاپله آذکار
زوجی بی تقدیر از سریاله گودال(چوکور)
پسره بزرگترین تهیه کننده پخش مواده ترکیه است،خانواده دختره هم جزء مافیاست.
بین خانواده دختره و پسره درگیری میشه
و از هر دو خانواده چند نفری میمیرن!
دختره تصمیم میگیره به عنوانه خون بس
بره خونه پسره بمونه.اونجا عاشقه هم میشن[یه عشقه پاک زیبا و محال]
خانواده دختره خیلی سعی میکنن از هم جداشون کنن و میخوان با شوهر دادنش کاری کنن آذِرو فراموش کنه.
ولی دختره فرار میکنه و به خونه ی پسره میره ،و میگه خانواده ام رو بخاطر تو ول کردم اومدم میخوام پیشه تو بمونم !ــــــــ!
پسره هم ازش خاستگاری میکنه و تو شبه عروسیش قبل از عقد،مادر بزرگه دختره میاد پیشش
بهش میگه ،کسی که میخوای همه ی عمرت رو پیشش بمونی قاتله پدربزگته!ـــــ!
(نامردا انگار نه انگار خودشون خواهرشو دامادشون و دوتا از برادرای آذرو کشته بودن)آذری که جونش به جونه خانواده اش بسته بود..
بعدم مادر بزرگه تفنگ میده به کاراجا میگه دیگه تصمیم با خودته یا بمون پیش آذر و خانواده ات رو واسه همیشه فراموش کن!و یا کاری که لازمه رو بکن
کاراجا هم میره با پسره عقد میکنه،میزنن و میرقصن!(کلیپ رو ببینید حرفاش خداحافظیه)
بعدم که میرن خونه خودشون شب عروسی.آذر که داره از خوشحالیش برای رسیدن به کاراجا حرف میزنه و میگه تا آخر عمر کنارت میمونم و خوشبختت میکنم ،کاراجا بهش شلیک میکنه و میکشتش!ـــــــــــ!عررررررر
خودشم روانی میشه..

(گزارشگر جون هرکی دوست داری و نداری گزارش نده ،هیچی نداره)
تو پست بعدی دیالوگ های ماندگارشونو میگم

نظرات (۹)

Loading...

توضیحات

زیبا ترین داستانه عاشقانه(آذکار)

۱۶ لایک
۹ نظر

زیباترین عشقی که دیدم
بعله.
نزدیک به ۲۰۰ الی ۳۰۰ سریال و فیلم از سر تا سر جهان با زبون های مختلف دیدم
هیچکدوم به زیبایی این زوج نبود.
ربطی به موضوع کانالم نداره ولی دلم نیومد
نزارم.خواستم واسه یادگاری اینجا بمونه
واسه اونا که نمیدونن:
آذر و کاراجا =با کاپله آذکار
زوجی بی تقدیر از سریاله گودال(چوکور)
پسره بزرگترین تهیه کننده پخش مواده ترکیه است،خانواده دختره هم جزء مافیاست.
بین خانواده دختره و پسره درگیری میشه
و از هر دو خانواده چند نفری میمیرن!
دختره تصمیم میگیره به عنوانه خون بس
بره خونه پسره بمونه.اونجا عاشقه هم میشن[یه عشقه پاک زیبا و محال]
خانواده دختره خیلی سعی میکنن از هم جداشون کنن و میخوان با شوهر دادنش کاری کنن آذِرو فراموش کنه.
ولی دختره فرار میکنه و به خونه ی پسره میره ،و میگه خانواده ام رو بخاطر تو ول کردم اومدم میخوام پیشه تو بمونم !ــــــــ!
پسره هم ازش خاستگاری میکنه و تو شبه عروسیش قبل از عقد،مادر بزرگه دختره میاد پیشش
بهش میگه ،کسی که میخوای همه ی عمرت رو پیشش بمونی قاتله پدربزگته!ـــــ!
(نامردا انگار نه انگار خودشون خواهرشو دامادشون و دوتا از برادرای آذرو کشته بودن)آذری که جونش به جونه خانواده اش بسته بود..
بعدم مادر بزرگه تفنگ میده به کاراجا میگه دیگه تصمیم با خودته یا بمون پیش آذر و خانواده ات رو واسه همیشه فراموش کن!و یا کاری که لازمه رو بکن
کاراجا هم میره با پسره عقد میکنه،میزنن و میرقصن!(کلیپ رو ببینید حرفاش خداحافظیه)
بعدم که میرن خونه خودشون شب عروسی.آذر که داره از خوشحالیش برای رسیدن به کاراجا حرف میزنه و میگه تا آخر عمر کنارت میمونم و خوشبختت میکنم ،کاراجا بهش شلیک میکنه و میکشتش!ـــــــــــ!عررررررر
خودشم روانی میشه..

(گزارشگر جون هرکی دوست داری و نداری گزارش نده ،هیچی نداره)
تو پست بعدی دیالوگ های ماندگارشونو میگم