در حال بارگذاری ویدیو ...

رمان کره ای جنون عشق قسمت5پارت1(تقدیم به همه ی دنبال کننده هاش)

۱۷ نظر گزارش تخلف
ihan and amber(خدای مظلومیت)
ihan and amber(خدای مظلومیت)

بعد از یه اتک رفتم کنار میزی که گوشه سالن بود و واسه پزیرایی از خود گزاشته بودن و میوه گزاشتم روی یه ضرف و اومدم نشستم و یکی از پرتغال هارو پوست کندم هنوز ازش نخورده بودم که همون پسره خوشگله که حالا فهمیده بودم اسمش یان مینگ بود اومد و بهم پیشنهاد یه دور رقص داد که جواب رد دادم ولی هرچی سعی کردم منصرفش کنم قبول نکرد و باکشیده شدن دستم به وسیله ی اون از روی میز کنده شدمو با سر رفتم توبغلش اونم واسه اینکه ازش جدانشم با اونیکی دستش کمرمو گرفت و برد روی پیست رقص ....با اهنگ ملایمی که شروع شد شروع به رقصیدن با من کرد تقریبا دودقیقه از شروع اهنگ گذشت بود که احساس کردم بدن "یان مینگ" داره داغ و داغتر میشه حتما مشروب قوی رو خورده بوده نفسای داغش صورتمو قلقلک میداد و صورتش لحضه به لحضه به صورتم نزدیک میشد دقیقا نمیدونستم قصدش چیه گیج شده بودم که یهو لبهای سرخش رو لبام قرار گرفت خواستم پس بکشم که محکمتر بغلم کرد و تا اخر اهنگ به بوسیدنم ادامه داد بعد از اینکه اهنگ تموم شد دستاشو شل کردو سرشو عقب کشید منم سریع خودمو به سرویس بهداشتی رسوندم و ابی به صورتم زدم تا حالم سرجاش بیاد توی اینه ای که اونجا بود به خودم نگاهی کردم یه خورده سرخ شده بودم به لباسای توی تنمم یه نگاه انداختم اولش از هاجین به خاطر لباس های که توی بیمارستان واسم اورده بود ممنون بودم ولی الان دوست دارم خفش کنم با این وضع لباس اوردنش(یه پیراهن قرمز که بیشتر بدنم معلوم بود بایه شلوارک مشکی و کفشای پاشنه بلند قرمز ویه کت مجلسی که به خاطر لختی بودن پیرهنم روش پوشیده بودم که به رنگ مشکی با ریزه کاری های قرمز بود)دست از فکرکردن کشیدمو به سمت سالن حرکت کردم با رسیدنم سر میز جونگوک و سوکی با خشم نگام کردن ولی هاجین با یه لبخند گشاد بهم خیره شدو گفت:ایول خب دلشو ربودی اینو که گفت پسرا با همون نگاه ترسناک به هاجین نگاه کردن که باعث سکوت هاجین شد

نظرات (۱۷)

Loading...

توضیحات

رمان کره ای جنون عشق قسمت5پارت1(تقدیم به همه ی دنبال کننده هاش)

۲۴ لایک
۱۷ نظر

بعد از یه اتک رفتم کنار میزی که گوشه سالن بود و واسه پزیرایی از خود گزاشته بودن و میوه گزاشتم روی یه ضرف و اومدم نشستم و یکی از پرتغال هارو پوست کندم هنوز ازش نخورده بودم که همون پسره خوشگله که حالا فهمیده بودم اسمش یان مینگ بود اومد و بهم پیشنهاد یه دور رقص داد که جواب رد دادم ولی هرچی سعی کردم منصرفش کنم قبول نکرد و باکشیده شدن دستم به وسیله ی اون از روی میز کنده شدمو با سر رفتم توبغلش اونم واسه اینکه ازش جدانشم با اونیکی دستش کمرمو گرفت و برد روی پیست رقص ....با اهنگ ملایمی که شروع شد شروع به رقصیدن با من کرد تقریبا دودقیقه از شروع اهنگ گذشت بود که احساس کردم بدن "یان مینگ" داره داغ و داغتر میشه حتما مشروب قوی رو خورده بوده نفسای داغش صورتمو قلقلک میداد و صورتش لحضه به لحضه به صورتم نزدیک میشد دقیقا نمیدونستم قصدش چیه گیج شده بودم که یهو لبهای سرخش رو لبام قرار گرفت خواستم پس بکشم که محکمتر بغلم کرد و تا اخر اهنگ به بوسیدنم ادامه داد بعد از اینکه اهنگ تموم شد دستاشو شل کردو سرشو عقب کشید منم سریع خودمو به سرویس بهداشتی رسوندم و ابی به صورتم زدم تا حالم سرجاش بیاد توی اینه ای که اونجا بود به خودم نگاهی کردم یه خورده سرخ شده بودم به لباسای توی تنمم یه نگاه انداختم اولش از هاجین به خاطر لباس های که توی بیمارستان واسم اورده بود ممنون بودم ولی الان دوست دارم خفش کنم با این وضع لباس اوردنش(یه پیراهن قرمز که بیشتر بدنم معلوم بود بایه شلوارک مشکی و کفشای پاشنه بلند قرمز ویه کت مجلسی که به خاطر لختی بودن پیرهنم روش پوشیده بودم که به رنگ مشکی با ریزه کاری های قرمز بود)دست از فکرکردن کشیدمو به سمت سالن حرکت کردم با رسیدنم سر میز جونگوک و سوکی با خشم نگام کردن ولی هاجین با یه لبخند گشاد بهم خیره شدو گفت:ایول خب دلشو ربودی اینو که گفت پسرا با همون نگاه ترسناک به هاجین نگاه کردن که باعث سکوت هاجین شد