Habib - Shabhaye Ghamabad | حبیب - شبهای غم آباد

۰ نظر گزارش تخلف
صفربوک
صفربوک

Habib - Shabhaye Ghamabad
حبیب - شبهای غم آباد
Lyrics
صدای ناله ی من تو صحن کوچه پیچید
یکی نشنیده بگذشت کسی رندانه خندید
دلم در تاب و تب بود علی صد سوز شب بود
کلام یاس و نفرین مدامم ورد لب بود
نبودم لحظه ای شاد تو شبهای غم آباد
ز هجران تو فریاد نکردی از دلم یاد
نکردی از دلم یاد ز هجران تو فریاد
من تنها و دل سرد کشیدم نعره ی درد
از این عشق دروغین، از این رخساره ی زرد
از این بی همدلی ها دلی دارم پریشان
تو که هرگز نبودی ندیم ما غریبان
نبودم لحظه ای شاد تو شبهای غم آباد
ز هجران تو فریاد نکردی از دلم یاد
نکردی از دلم یاد ز هجران تو فریاد
دلم از جنس شیشه نزن بر ریشه تیشه
نداره تاب تیشه به رغم تیرگیشه
نبودم لحظه ای شاد تو شبهای غم آباد
ز هجران تو فریاد نکردی از دلم یاد
نکردی از دلم یاد ز هجران تو فریاد
من تنها و دل سرد کشیدم نعره ی درد
از این عشق دروغین، از این رخساره ی زرد
از این بی همدلی ها دلی دارم پریشان
تو که هرگز نبودی ندیم ما غریبان
نبودم لحظه ای شاد تو شبهای غم آباد
ز هجران تو فریاد نکردی از دلم یاد
نکردی از دلم یاد ز هجران تو فریاد
دلم از جنس شیشه نزن بر ریشه تیشه
نداره تاب تیشه به رغم تیرگیشه
نبودم لحظه ای شاد تو شبهای غم آباد
ز هجران تو فریاد نکردی از دلم یاد
نکردی از دلم یاد ز هجران تو فریاد

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

Habib - Shabhaye Ghamabad | حبیب - شبهای غم آباد

۰ لایک
۰ نظر

Habib - Shabhaye Ghamabad
حبیب - شبهای غم آباد
Lyrics
صدای ناله ی من تو صحن کوچه پیچید
یکی نشنیده بگذشت کسی رندانه خندید
دلم در تاب و تب بود علی صد سوز شب بود
کلام یاس و نفرین مدامم ورد لب بود
نبودم لحظه ای شاد تو شبهای غم آباد
ز هجران تو فریاد نکردی از دلم یاد
نکردی از دلم یاد ز هجران تو فریاد
من تنها و دل سرد کشیدم نعره ی درد
از این عشق دروغین، از این رخساره ی زرد
از این بی همدلی ها دلی دارم پریشان
تو که هرگز نبودی ندیم ما غریبان
نبودم لحظه ای شاد تو شبهای غم آباد
ز هجران تو فریاد نکردی از دلم یاد
نکردی از دلم یاد ز هجران تو فریاد
دلم از جنس شیشه نزن بر ریشه تیشه
نداره تاب تیشه به رغم تیرگیشه
نبودم لحظه ای شاد تو شبهای غم آباد
ز هجران تو فریاد نکردی از دلم یاد
نکردی از دلم یاد ز هجران تو فریاد
من تنها و دل سرد کشیدم نعره ی درد
از این عشق دروغین، از این رخساره ی زرد
از این بی همدلی ها دلی دارم پریشان
تو که هرگز نبودی ندیم ما غریبان
نبودم لحظه ای شاد تو شبهای غم آباد
ز هجران تو فریاد نکردی از دلم یاد
نکردی از دلم یاد ز هجران تو فریاد
دلم از جنس شیشه نزن بر ریشه تیشه
نداره تاب تیشه به رغم تیرگیشه
نبودم لحظه ای شاد تو شبهای غم آباد
ز هجران تو فریاد نکردی از دلم یاد
نکردی از دلم یاد ز هجران تو فریاد

موسیقی و هنر