عزرائیل شروع کرد و گفت چند سال قبل ما یک شیطان قدرت مند رو شکست و در جهنم زندانی کردیم ولی یکی از محافظ ها خیانت کرد و اونو ازاد کرد اون از دروازه جهنم خارج شد و به زمین اومد ولی دروازه اسیب دید ما مجبور شدیم اونجا بمونیم تا دروازه رو مهر کنیم تا بقیه شیاطین نتونن خارج شن الان منم نمیتونم زیاد اینجا بمونم باید برگردم ولی نا چهار سلاح یعنی/ شمشیر شیطان کش/ زره نیمیاپی/ کمان سنگی/و سنگ قدرت / این هارو به چهار جنگجو دادیم تا اونو نابود کنن ولی نتونستن در اخرین لحظه یکی از اون ها خودش رو قربانی کرد و اونو مهر کرد ولی مهر زیاد دوم نیاورد اون مهر شکسته شده نا باید دوباره چهار جنگجو رو جمع کنیم الان به تو نیاز داریم تو یکی از چهار جنگجو هستس وارث زره نیماپی چهار جنگجو دیگر سلاح های خود رو گرفتن باید بری پیش اونا گرگ سفید پرسید من یک گرگینه هستم پس چرا نمیتونم به حالت انسانی تبدیل شم و اون دختری که ازم کمک میخواد کیه ؟ تو جواب رو میدونی عزرائیل پاسخ داد تو بخش انسایت خیلی ضعیف شده و ازم نخواه که بگم چرا چون در حال حاضر امادگی شو نداری بعد به چشم اون اشاره کرد و گفت وقتی وقتش فرا برسه اون چشم همه چیز رو نشونت میده من وقت ندارم زره تو این خرابه هست برشدار وبه طرف شرق برو اونجا یه کوتوله رو میبینی قلب اژدها رو به اون بده بعدا میبینمت و رفت گرگ سفید وارد خرابه شد و زره رو پوشید وقتی خواست خارج بشه چشمش درد گرفت یه رویا دید یه پیر زن کور رو دید که اسای خودش رو .روی زمین میکشید و وارد یه کلبه شد بعد به حالت عادی برگشت و گفت اینم سرنخ بعدی !
توضیحات
شمشیر شیطان کش: شمشیری است که اگر کسی را زخمی کند اون زخم درمان نمیشود حتی با جادو

زره نیمیاپی : این زره از پوشت شیری سیاه به وجود میاد که گفته میشه تنها سلاح های افسانه ای میتواند ان را نابود کند

کمان سنگی: کمانی که ازقدرت جواهر خونی درست شده است وقتی تیری از ان پرتاب میشواد تا به قلب موجودی برخورد نکند از حرکت نمی ایستد

سنگ قدرت : سنگی است که به جادوگر ها قدرت باور نکردنی میدهد

= گرگ سفید گرگینه است فقط اسمش گرگ سفید هست