Part:4 رئیس مافیا عاشقم شد

۱۰ نظر گزارش تخلف
Avin.  پارت ۴رمان اضافه شد
Avin. پارت ۴رمان اضافه شد

الکس: اوفف نکن حوصلتو ندارم
رز: ( من چرا عاشقتم ) منم حوصله ی تو رو ندادم
الکس: با من اینطوری حرف نزن کوچولو
رز: چن بار گفتم کوچولو نیستم
الکس: خب ولش بیا بریم کافه
رز: چرا
الکس: رفتیم میبینی
رز: چرا اومدیم اینجا
الکس: برو به اون مرد نزدیک شو و شب بیارش عمارت
رز: این چیکار کرده رئیس؟
الکس: از مواد من دزدی کرده باید تاوانشو پس بده
رز: چشم رئیس
( اسم اون مرد کارلوس)
کارلوس: اون دخترو بیارین اینجا
رز: ولم کنین چی شده ولم کن
( الکس میز کناری نشسته بود)
کارلوس: دختر کوچولو اسمت چیه
رز : اسمم رز هست با من چیکار دارین
الکس:( من بهش میگم کوچولو با من اینطوری رفتار میکنی نشونت میدم بیبی ی روز تنبیهت میکنم)
کارلوس: بیا بیبی من شو وگرنه خانوادتو میکشم
رز:( احمق من فرشته ی مرگتم ) باشه باشه
الکس:( بیبی هانن شب بهت نشون میدم‌ مردک عوضی)
کارلوس: بیا بریم خونه
رز: میشه اول از عمارت دوستم وسایلم رو بردارم التماست میکنم
کارلوس: باشه به شرط اینکه شب ۷ راند بریم
الکس: (عوضی میکشتتتننت کونییی عنتر )
رز: باشه
کارلوس: از این به بعد ددی صدام کن
رز: چشم ددی
الکس:( باید اولین بار به من ددی میگفت میخوام برم بکشمش نه نه نمیتونم اهههه لعنت بهم چرا باید اینکارو میکردم):
فلش بک: رسیدن به عمارت الکس و
لوکاس : بیبی بیا بریم
رز:خفه شو
لوکاس: بیبی آروم باش
رز: بابا امروز تو تله افتادی
لوکاس: چییی الکس
الکس: Hi
لوکاس: اینجا چیکلر میکنی
الکس: اومدم بکشمت
لوکاس: نمیتونی افراد بگیرینش
الکس و رز هر دوشون افراد رو کشتن و لوکاس رو به اتاق شنکنجه بردن
لوکاس: التماست میکنم ببخش منو
الکس: خفه شو بابا
و بهش شلیک کرد و حتی نذاشت جسدش رو به خونه ببرن جسد رو توی تنور سوزاند
رز: آفرین داش
الکس: داش؟

نظرات (۱۰)

Loading...

توضیحات

Part:4 رئیس مافیا عاشقم شد

۶ لایک
۱۰ نظر

الکس: اوفف نکن حوصلتو ندارم
رز: ( من چرا عاشقتم ) منم حوصله ی تو رو ندادم
الکس: با من اینطوری حرف نزن کوچولو
رز: چن بار گفتم کوچولو نیستم
الکس: خب ولش بیا بریم کافه
رز: چرا
الکس: رفتیم میبینی
رز: چرا اومدیم اینجا
الکس: برو به اون مرد نزدیک شو و شب بیارش عمارت
رز: این چیکار کرده رئیس؟
الکس: از مواد من دزدی کرده باید تاوانشو پس بده
رز: چشم رئیس
( اسم اون مرد کارلوس)
کارلوس: اون دخترو بیارین اینجا
رز: ولم کنین چی شده ولم کن
( الکس میز کناری نشسته بود)
کارلوس: دختر کوچولو اسمت چیه
رز : اسمم رز هست با من چیکار دارین
الکس:( من بهش میگم کوچولو با من اینطوری رفتار میکنی نشونت میدم بیبی ی روز تنبیهت میکنم)
کارلوس: بیا بیبی من شو وگرنه خانوادتو میکشم
رز:( احمق من فرشته ی مرگتم ) باشه باشه
الکس:( بیبی هانن شب بهت نشون میدم‌ مردک عوضی)
کارلوس: بیا بریم خونه
رز: میشه اول از عمارت دوستم وسایلم رو بردارم التماست میکنم
کارلوس: باشه به شرط اینکه شب ۷ راند بریم
الکس: (عوضی میکشتتتننت کونییی عنتر )
رز: باشه
کارلوس: از این به بعد ددی صدام کن
رز: چشم ددی
الکس:( باید اولین بار به من ددی میگفت میخوام برم بکشمش نه نه نمیتونم اهههه لعنت بهم چرا باید اینکارو میکردم):
فلش بک: رسیدن به عمارت الکس و
لوکاس : بیبی بیا بریم
رز:خفه شو
لوکاس: بیبی آروم باش
رز: بابا امروز تو تله افتادی
لوکاس: چییی الکس
الکس: Hi
لوکاس: اینجا چیکلر میکنی
الکس: اومدم بکشمت
لوکاس: نمیتونی افراد بگیرینش
الکس و رز هر دوشون افراد رو کشتن و لوکاس رو به اتاق شنکنجه بردن
لوکاس: التماست میکنم ببخش منو
الکس: خفه شو بابا
و بهش شلیک کرد و حتی نذاشت جسدش رو به خونه ببرن جسد رو توی تنور سوزاند
رز: آفرین داش
الکس: داش؟