عجب رسمیهــ... رسم زمونهـــ... قصهی برگ و باد خزونهـــ... میرن آدما از اونا فقط خاطره هاشون به جا میمونه...
روزها رفت و گذشت و در اندیشه باز آمدنت،لحظه ها طی شد و مرد!
و نگاهم هر روز، باز هم با همه شوق، کوچه ها را پایید.
مثل آن روز که می آمدی از دور … دریغ!
دل من در غم هجران تو ای خوبترین، چه بگویم، چه کشید …
نظرات (۲)