روحم تجزیه شده
هوآیِعْ خونِعْ بَد رویِع اَعْصابِع . . .
مضخرفه . . .
اینجآ تَهـِع راهـِع مآست
میگَن دیوونهـشُدی . . .
میگَن مَریضشُدی . . .
میگَن تَمومشُدی . . .
خب
اینه
این شکلی شده
نه قلب مونده
نه روح
روحم تجزیه شده
از بدنم فقط سَرِش مونده
که حرمت داشته!
بخاطر همینه که دیر تو از بقیه تجزیه شده
ولی جسم تاریک و مُردَم دیگه کارش تمومه
دیگه زندگیم قراره خاموش بشه
End
نظرات (۵)