گاهی آدم در سکوتش، هزارتا حرف داره…
نه برای اینکه شنیده بشه ، بلکه دلش طاقت نداره
شروع به تغییر می‌کنه، ولی نه برای اثبات خودش به دیگران
چون دنبال قانع کردن کسی نیست، چون فهمیده آرامش،
خود ساخته اس…
با احترام، ، با باور… حتی اگر اون وسط‌ها، دلش از بی‌باوری آدمها ترک برداشته باشه.
تغییر از اینجا شروع می‌شه…
برای آرام کردن آشوب درونش.
فقط چون امید داره… به روزی که فهمیده شه،
فقط یک باور ساده یک امید کوچیک:
《که دلِ خسته‌اش، هنوز هم لایقش باشه..》
و هنوزم می‌تونه کسی رو پیدا کنه که ببینه‌ش،
و با اعتماد، کنارش بمونه…
کسی که بگه:
«می‌دونم برات آسون نبوده،
اما دارم تلاشت می‌بینم…
و بهت باور دارم.»
این روزا زیاد شنیدم از اطرافیانم که بگن بهم
تو زیادی فکر میکنی
زیادی سخت میگیری،زیادی حساسی
در حالی که من زیاد دیدم توی زندگیم آدمهای کم کم از یه جای به بعد سرد میشن، بی تفاوت میشن و بعد فاصله میگیرن
..قلب من نمیتونه نسبت به مسائل بی تفاوت باشه نه از روی حساس بودن بلکه از روی احساسات عمیق قلبیم ،که تازه قدم های اولش رو برای تغییر برداشته..

خب این میکس هم به پایان رسید... زیاد خوب نشده ولی خوب ارزش یبار دیدن داره :)))
امیدوارم که لذت ببرید..
تقدیم نگاهتون❤️✨
.....<ملکه شب>....
اووو امروز 1 مرداده اغاز سلطنت شیرهای مردادی مبارک :چشمک: پوزخند: