نجابت من پارت 38
مثله دال اورده ها نگاش کردم که گفت :چیزی شده
-نه هیچی اما یه سوال؟
ا:بفرمایید
-این رو حفظ کرده بودید
ا:ازکجافهمیدید ؟
-چون دقیقا کتابی گفتید؟
-ا:دیگه بریم
-بریم امافقط یکی رو گفتید که
ا: خب خسته شدم بریم خواهشا
-باشه امایه سوال دیگه هم داشتم
-بفرمایید
-شمانمیدونید ماشین سورپرایزی بابام چیه
-چرامیدونم
-چیه؟
-نمیگم چون سورپرایزه
-حداقل رنگش
-سفید
-باشه بریم
همراه امین از پله ها بالا اومدیم و بابارو کرد به من وگفت:
بریم گل دختر که گشنمه
-چشم بابا راستی ماشین رو نمیبریم
نه عجول دختر فردا صبح کادوکرده میاد تو خونه
-کی میاره؟
امین میاره
بعدم از امین و پدرش خداحافظی کردیم و به سمت رستوران برج میلاد رفتیم بعداز خرید بلیط وگذشتن از هفت خان رستوران روی صندلی نشستیم
چنددقیقه ازنشستنمون نگذشته بود که گارسون اومدو گفت: :چی میل دارید
بابا: من پیش غدا پاکورا(غذای هندی) برای غذای اصلی ته چین مرغ
روکردم به بابا وگفتم بدجور گشنمه بعئ به گارسون گفتم: چاپسویی گوشت(یه غذای چینیه که توبعضی رستوران ها سرو میشه) پیش غذا هم(بروسکتا(یه غذای ایتالیایی) هست
گ:سالاد چی میل دارید؟
ب:سالاد شیرازی
-سالادولدوف
گ:تا20دقیقه ی دیگه اماده است
ب:ممنون .
-بابا
ب:جونم
-خیلی خوشحالم از این که کنارتم
ب:منم عزیزکم
نظرات