در حال بارگذاری ویدیو ...

لی مین هو و کیم هی سان در پشت صحنه های سریال ایمان (سکانس آخر، بغل حذف شده)

۵۷ نظر
گزارش تخلف
فریماه (آفلاین شدم... اما شما روی خط لبخند بمونید)

سکانس های اول سریال رو خیلی مرتب با این پشت صحنه ها مرور کردیم. قبلا هم یه چند تایی از پشت صحنه های سکانس های عشقولانه گذاشته بودم. اینم آخرین پشت صحنه و آخرین سکانس سریال.
فکر کنین مین هو که دائم یه نفر باید حواسش به موهاش باشه و یکی هم به گریم صورتش، اینجا یه نفر دیگه هم به این تیم اضافه میشه که حواسش به ریش و سیبیل های مین هو باشه.
بعد من هرچی تلاش کردم، فلسفه این تیپ استثنایی مین هو رو هم درک نکردم. خب زیرپوش پوشیده بوده و برای اینکه سردش نشه هم یه کاپشن پوشیده تا به محض اینکه موقع بازیش شد سریع کاپشنه رو درآره و لباس چوی یونگیش رو بپوشه. این قسمتش هیچی. اما اون شلوار گرمکن قرمز، خداییش هیچ جایگزین بهتری براش نبود عایا؟!؟!؟ ولی همچین نگاه های عمیقی به هی سان میکنه ها. یعنی حتی با همین تیپ ضایع هم من احساس کردم نگاهِ چوی یونگی ای داره!
حالا قسمت جالب این پشت صحنه. میبینید که مین هو به کارگردان پیشنهاد میده که تو این سکانس اون سو رو بغل کنه. تو تمریناتشون هم این بغل کردنه هست. اما مثل همون پشت صحنه ای که قبلا گذاشته بودم که شمشیر چوی یونگ و آستین اون سو نمیذاشت درست همدیگه رو بغل کنن، اینجا هم این کلاه اون سو خانوم میره تو گردن مین هو. خلاصه هر کار میکنن میبینن با کلاه که نمیشه پس بغل بی کلاه رو امتحان میکنن. ولی نمیدونم چی میشه که نهایتا تصمیم بر این میشه که کلاه باشه و بغل نباشه.
آخیییی این چشم های مین هو تو این سکانس که اشک توش جمع شده.. و وقتی کات میدن سریع میخنده و صورتشو برمیگردونه، خیلی قشنگه...

نظرات (۵۷)

Loading...

توضیحات

لی مین هو و کیم هی سان در پشت صحنه های سریال ایمان (سکانس آخر، بغل حذف شده)

۴۵ لایک
۵۷ نظر

سکانس های اول سریال رو خیلی مرتب با این پشت صحنه ها مرور کردیم. قبلا هم یه چند تایی از پشت صحنه های سکانس های عشقولانه گذاشته بودم. اینم آخرین پشت صحنه و آخرین سکانس سریال.
فکر کنین مین هو که دائم یه نفر باید حواسش به موهاش باشه و یکی هم به گریم صورتش، اینجا یه نفر دیگه هم به این تیم اضافه میشه که حواسش به ریش و سیبیل های مین هو باشه.
بعد من هرچی تلاش کردم، فلسفه این تیپ استثنایی مین هو رو هم درک نکردم. خب زیرپوش پوشیده بوده و برای اینکه سردش نشه هم یه کاپشن پوشیده تا به محض اینکه موقع بازیش شد سریع کاپشنه رو درآره و لباس چوی یونگیش رو بپوشه. این قسمتش هیچی. اما اون شلوار گرمکن قرمز، خداییش هیچ جایگزین بهتری براش نبود عایا؟!؟!؟ ولی همچین نگاه های عمیقی به هی سان میکنه ها. یعنی حتی با همین تیپ ضایع هم من احساس کردم نگاهِ چوی یونگی ای داره!
حالا قسمت جالب این پشت صحنه. میبینید که مین هو به کارگردان پیشنهاد میده که تو این سکانس اون سو رو بغل کنه. تو تمریناتشون هم این بغل کردنه هست. اما مثل همون پشت صحنه ای که قبلا گذاشته بودم که شمشیر چوی یونگ و آستین اون سو نمیذاشت درست همدیگه رو بغل کنن، اینجا هم این کلاه اون سو خانوم میره تو گردن مین هو. خلاصه هر کار میکنن میبینن با کلاه که نمیشه پس بغل بی کلاه رو امتحان میکنن. ولی نمیدونم چی میشه که نهایتا تصمیم بر این میشه که کلاه باشه و بغل نباشه.
آخیییی این چشم های مین هو تو این سکانس که اشک توش جمع شده.. و وقتی کات میدن سریع میخنده و صورتشو برمیگردونه، خیلی قشنگه...