قبل از دیدنت،به عشق تو نگاه اول که

هیچ،حتی به وجود احساسی به نام عشق باوری

نداشتم،ولی حاضرم قسم بخورم که همون اولین

دیدار،آیندمو تو چشمات دیدم و با خودم گفتم

“*این آدم مرگ توعه”

هرروز که میگذشت،حسی که بهت داشتم واقعی

تر میشد و من داشتم دیوونه این حس میشدم...اگه

راستشو بخوای، دخترا و پسرای زیبای زیادی

دیدم...هنوز هم میبینم...ولی لحظه ایی نمیتونم حتی یه تار موی تورو با تمام زیباییه اونا مقایسه

کنم...میدونی،کفشی که دیروز خریدم مورد علاقم

بود،ولی الان نیست....ساعتی که پدرم بهم داده بود رو(تو کل زندگیم بابام بهم ساعت نداده از کجام دراوردم نمیدونم....:/)
دوست داشتم،ولی الان نه....میبینی؟هر چیز و

هر کسی بعد از مدتی دلمو زده و از یادم

رفته .. .ولی تو،کسی هستی که هیچ وقت ازش سیر نمیشم....معصومیتی که داری،پاکیه جسم و

روحت،صداقت نگاهت،شیرینیه حرفات،گرمای

تنت و نفسهای با ارزشت تمامشون منو به جنون

میکشونن وهر ثانیه بیشتر از قبل به عاشق تر

شدن وا میدارن...هرکاری که واست میکنم واسه

این نیست که کسی بهم دستورشو داده یا دارم ترحم میکنم...اون کارو میکنم چون میخوام که

بکنم...چون عاشق لبخنداییم که بعدش رو لبات

مینشینن...اما حیف...حیف ک تموم شد....




*حالا کی مرگ منه؟؟؟؟
به جون خودم و خودتون هیچکی....شاید مامانم....ک بیشتر من مرگشم تا اون...بیچاره.‌‌مامان ببخش کمتر اذییت "خواهم کرد" در آینده^^


#تو _ این _ نتم _ لعنتتتتتتتت:/


چلا کوکی اینگده ناز میگه مانی مانی؟ وووووویییییی...



عاقا در ضمن...این دختره مریندا کیه ؟ یاد نوشابه میافتم...اه....خیلی رفت رو مخم....نوشابه فانتای من بیخش تقصیر توعه انقدر رو مخی و گرنه به من مظلوم چه:( ( البته ظالم مظلوم نما هستمممم...خخخخ)


خل شدم نه؟
اینارو نمیگم بخندیم...میگم دردم فراموش شه.(#دپ)