عروسک لندن از خونشون فرار کرد (ونوس آنجلیک ) (توضیحات بسیار مهم) ترجمه حرف هاش در توضیحات و نظرات
اول این رو بخونید بعد نظرات رو ترجمه از الناز عزیز این هم آدرس کانالش خدمت شما : http://www.aparat.com/Ely_naz
در این ویدیو میخوام درباره این حرف بزنم که چه جوری از خونه فرار کردم و دلیلش چی بود. برای توضیح شفاف همه چیز ما از آخر داستان شروع میکنیم. خونه ی من تشکیل شده بود از مامانم و یه اتاق تو کره جنوبی. من اونجا کره ای میخوندم و ماناثان اومد منو ببینه. ولی به دلایلی قبل از اومدنش مامانم گفت میخواد بیاد تو رو ببینه بدون اجازه من :| ولی به دلایلی بازم مشکلی نبود ما جاهای مختلفی با هم رفتیم حتا ۳ نفری با مامانم ناهار خوردیم. شما میتونید من و ماناکی یا مانانا یا ماناثان یا هرچیزی که صداش میکنید(فقط ... صداش نکنید :|) رو در چند تا از ویدیوهای من ببینید. بینگ بینگ بینگ! از دیدن اینا لذت ببرید ولی هنوز نرید!! ما با هم اوقات خیلی خوشی داشتیم بعد اون به من گفت که من باید باهاش به ژاپن برم که خیلی امن تره. نگرانم شده بود و بهم ایمیل میزد. نمیتونستم اونمو قبول کنم چون مامانم در کره بود و هرچی باشه مامان و هرچی باشه مامان مامانه. و همچنین من میخواستم تو کره درس بخونم و میتونستمم اونجا درسم رو ادامه بدم. پس چرا من تو کره نموندم؟ ..
نظرات (۴)