تجمع مردم تهران در دوشان تپه و اعلام وفاداری به محمدرضا شاه پهلوی در هشتمین سال واقعه ۲۸ مرداد
من تابستان آنسال در سعدآباد بودم و خبرهایی که میرسید، حکایت از نقشههایی میکرد که توسط تودهایها، کمونیستها طرح شده بود. برای حفظ این محل چهار تانک مأمور شده بود که حتماً قبل از وقایع ۲۵ امرداد تانکها برای حظ مقر آن دولت یاغی منتقل شدند. من خودم شخصاً در کلاردشت بودم و از دور ناظر جریانات. همانطورکه در کتاب مأموریت برای وطنم نوشتم، پس از تفکر زیاد نقشهای کشیدیم که اگر فرمان قانونی پادشاه مشروطه ایران را دولت وقت اجرا نکند با ترک کشور مردم ایران را مختار به اتخاذ رویه مطابق میلشان بکنیم.
در ۲۵ امرداد ۲۵۱۲ یا ۱۳۳۲ تعداد افسرهای تودهای و کمونیست ارتش ایران به ظاهر ۱۱۰ نفر بود، بعد که حکومت قانونی دو مرتبه برقرار شد و دسترسی پیدا کردیم به اسناد و مدارک تشکیلات نظامی حزب توده، این اطلاع کشف شد که تعداد آنها در آن روز به ۶۴۰ نفر میرسید. کما اینکه اطلاع به دست آمد که نقشه آنها این بود که دو هفته بعد خود آنها آن دولت پوشالی را سرنگون میکردند و اگر مردم قیام نمیکردند، آن روز، ایران، ایرانستان میشد، کما اینکه امروز هم نقشه همین است.
امروز ارتش نیرومندی داریم. ۵ سال دیگر ارتش ایران در حدود خودش برای یک مملکت چهل میلیونی یکی از ارتشهای مهم دنیا خواهد بود.
با وجود این ارتش، ایرانستان درست نمیشود.
آثار استعماری که در مملکت ما بود یکی همین موضوع نفت بود که این دستگاه رسید به جایی که پیشنهاد فروش با پنجاه درصد تخفیف نفت کرد که باز این مطلب تکراری است ولی باید گفت نتیجه اش مآلاً از قرارداد (گلشائیان) از لحاظ مالی بدتر بود. بعد چون خرید نفت در جاهای دیگر برای کمپانیها راحتتر بود اینست که مجبور شدند در چاههای نفت ایران را ببندند و برای دادن مواجب کارکنان شرکت نفت ایران همانهایی که با چاپ انتشار اسکناس با پشتوانه طلا مخالفت میکردند هم آنها ۳۰۰ میلیون تومان آن روز برای پرداخت حقوق بدون پشتوانه اسکناس چاپ کردند این آثار استعماری را ما به این طریقی که میبینید به بهترین وجه حل کردیم.
نظرات (۲)