در حال بارگذاری ویدیو ...

رمان love and hate قسمت5 پارت 2

۷ نظر
گزارش تخلف
♪♬♥ ♡Park Sangme & Park Chanyeol ♡ ♥♬♪
♪♬♥ ♡Park Sangme & Park Chanyeol ♡ ♥♬♪

:
—ببخشید یه سوال داشتم...
—بفرمایید
—می خواستم بپرسم مریض اتاق شماره ی 202 کی مرخص میشه؟
—می تونین همین فردا ببرینش اما باید خوب بهش برسین بخواطر تصادف بدنش یکم ضعیف شده
—حتما ، بازم ممنون
به اتاق جونگ برگشتم تهیونگ وجیمینم اومده بودن ، سلام کردمو اونا هم جوابمو دادن و تا جی هوپ متوجه ی اومدن من شد :
—من میرم از دکتر بپرسم کی جونگ مرخص میشه
جین —من پرسیدم ، فردا
—باشه پس من میرم هوا بخورم
فکر کنم هنوز سر اون دادی که زدم از دستم اعصبانیه خب حقم داره ، بعد رفتن جی هوپ چند دیقه بدش تهیونگ و جیمینم رفتن ...
با صدای نامجون بیدار شدم :
—مثلا اومدی از جونگ مراقبت کنی؟
چشمامو باز کردمو صاف نشستم ، جونگم بیدار بود هوا هم روشن :
جین—ساعت چنده؟ جی هوپ کجاس ؟
نامجون—الان ساعت 9:30 صبحه و جی هوپم رفته یه چی بخره
—آها پس من برم کارای مرخصی رو انجام بدم
—مگه امروز مرخص میشه؟
—آره ، جی هوپ بهت نگفته؟
—نه حتما یادش رفته
—پس من رفتم
—اهم .. منم کارای جونگو انجام میدم ولی کجا می خوایم بریم؟
—هتل چطوره؟(البته نه اون هتلااااااا...منحرف نشین)
با سر جوابمو داد ، بعد مرخص شدن جونگ رفتیم هتل و برا همه یه اتاق جدا گرفتمو شبو گذروندیم ؛ صبح با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم و رفتم سمت اتاق جونگ تا بهش سر بزنم
----------------------------------
خب تا همین جا نوشتم ادامه بدم دوستان؟
یا اون یکی رمانمو بنویسم؟
البته الان نمی زارم نماشا کامل شد می زارم

نظرات (۷)

Loading...

توضیحات

رمان love and hate قسمت5 پارت 2

۸ لایک
۷ نظر

:
—ببخشید یه سوال داشتم...
—بفرمایید
—می خواستم بپرسم مریض اتاق شماره ی 202 کی مرخص میشه؟
—می تونین همین فردا ببرینش اما باید خوب بهش برسین بخواطر تصادف بدنش یکم ضعیف شده
—حتما ، بازم ممنون
به اتاق جونگ برگشتم تهیونگ وجیمینم اومده بودن ، سلام کردمو اونا هم جوابمو دادن و تا جی هوپ متوجه ی اومدن من شد :
—من میرم از دکتر بپرسم کی جونگ مرخص میشه
جین —من پرسیدم ، فردا
—باشه پس من میرم هوا بخورم
فکر کنم هنوز سر اون دادی که زدم از دستم اعصبانیه خب حقم داره ، بعد رفتن جی هوپ چند دیقه بدش تهیونگ و جیمینم رفتن ...
با صدای نامجون بیدار شدم :
—مثلا اومدی از جونگ مراقبت کنی؟
چشمامو باز کردمو صاف نشستم ، جونگم بیدار بود هوا هم روشن :
جین—ساعت چنده؟ جی هوپ کجاس ؟
نامجون—الان ساعت 9:30 صبحه و جی هوپم رفته یه چی بخره
—آها پس من برم کارای مرخصی رو انجام بدم
—مگه امروز مرخص میشه؟
—آره ، جی هوپ بهت نگفته؟
—نه حتما یادش رفته
—پس من رفتم
—اهم .. منم کارای جونگو انجام میدم ولی کجا می خوایم بریم؟
—هتل چطوره؟(البته نه اون هتلااااااا...منحرف نشین)
با سر جوابمو داد ، بعد مرخص شدن جونگ رفتیم هتل و برا همه یه اتاق جدا گرفتمو شبو گذروندیم ؛ صبح با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم و رفتم سمت اتاق جونگ تا بهش سر بزنم
----------------------------------
خب تا همین جا نوشتم ادامه بدم دوستان؟
یا اون یکی رمانمو بنویسم؟
البته الان نمی زارم نماشا کامل شد می زارم