انیمه چیست؟
بعد از جنگ های آمریکاء با ژاپن تعداد،هنوز کودکان ژاپنی به قصه و کارتون های خارجی علاقه داشتن،سران ژآپن این رو دلیل مخالفت نکردن مردمش با دشمنانشون میدونستن،پس راهکار چه بود؟یک گرافیک جدید باید به بازار میومد که کارتون رو کنار بزنه و خودش یک قصه باشه،پس اونا مانگارو درست کردن و از داستان نویس های نوجوان و جوان حمایت کردن،اما این کافی نبود،پس مانگاهارو به مجموعه های پویانمایی((انیمه)) تبدیل کردن،اول کارهای ساده،اما باید یکجوری پسر های نوجوان و پسر های جوان به طرف انیمه می آمدن،پس ژانر "ایچی" و ژانر"هنتای" رو درست کردن، و از قبل ژانر های عاشقانه و کمدی رو گذاشته بودن و بعدها هم ژآنر های ماجراجوئی...بعد از صلح نامه ی آمریکا با ژاپن،قرار بر این بود که ژآپن هم یک قرار داد مثل"2030" ما با آمریکا ببنده،اما ژآپن مخالفت میکرد،زیرا ژآپنی ها خانواده هایشان را دوست دارند،پس طرحی جدید به کار آمد،سرپرستی تدوینی کارها،حتما از خودتون میپرسید یعنی چی؟ بزارید بهتر بگم،یک داستان عاشقانه ی دخترانه و پسرانه را فرض کنید که عالیه،اما کسی اون رو نمی خره،سرپرستی تدوینی میاد پیشش و میگه که داستان رو بخرن براش و نویسنده ی اصلی حق حرف زدن را ندارد،اما چرا؟ چون قرار است ژآنر های یوری و یائوئی درست کنند،چگونه؟تغییر چندتا دیالوگ و تغییر کارکتر ها،یعنی شما جذب داستان دختر و پسری عاشق میشوید،اما چیزی که به شما تحویل میدهند عشق بین دو پسر یا عشق دو دختره،بزارین یک مثال ساده بزنم تا متوجه بشید.
داستان اصلی:
http://s9.picofile.com/file/8355732450/0d1874a43952912ea55d72a7285c67da.jpg
داستانی که سرپرست تدوینی تحویل میدن: http://s8.picofile.com/file/8355732534/6febaf3d08f3cdb470302ef8b49f3995.jpg
خب آیا ایراد داره؟
برای یک بی دین که آخرش میره جهنم نه،اما برای ما که معصومین و بزرگان انبیاء داریم،مثل حضرت محمد،مثل امام علی،مثل مثل حضرت فاطمه،مثل حضرت حسن،مثل حضرت حسین،مثل امام سجاد،مثل امام محمد باقر،مثل امام جعفر صادق،مثل امام موسی کاظم،مثل امام رضا،مثل امام تقی،مثل امام نقی،مثل امام حسن عسکری و مثل امام زمان((جانم فدای او))،باید مهم باشه که طرف این موارد نریم،فیلم هایی که ما میبینم یا آهنگ هایی که گوش میکنیم،تاثیرات هورمونی و بعد شرطی سازی و بعد ژنتیکی روی ما میگذارد،از شما شیعه های امام زمان خواهش میکنم مخالفت کنید با یوری و یائوی.
پایان
نظرات (۴۵)