نهج البلاغه خوانی - 253
نامه 71 :
(نامه به منذر بن جارود عبدى، که در فرماندارى خود خیانتى مرتکب شد)
پس از یاد خدا و درود همانا، شایستگى پدرت مرا نسبت به تو خوشبین کرد، و گمان کردم همانند پدرت مى باشى، و راه او راه مى روى.
ناگهان به من خبر دادند، که در هواپرستى چیزى فروگذار نکرده، و توشه اى براى آخرت خود باقى نگذاشته اى، دنیاى خود را با تباه کردن آخرت آبادان مى کنى، و براى پیوستن با خویشاوندانت از دین خدا بریده اى،
اگر آنچه به من گزارش رسیده، درست باشد، شتر خانه ات، و بند کفش تو، از تو با ارزش تر است، و کسى که همانند تو باشد، نه لیاقت پاسدارى از مرزهاى کشور را دارد، و نه مى تواند کارى را به انجام رساند، یا ارزش او بالا رود، یا شریک در امانت باشد یا از خیانتى دور ماند.
پس چون این نامه به دست تو رسد، نزد من بیا. ان شاء اللّه.
(منذر کسى است که امیر مؤمنان در باره او فرمود: آدم متکبّرى است، به دو جانب خود مى نگرد، و در دو جامه که بر تن دارد مى خرامد، و پیوسته بر بند کفش خود مى دمد که گردى بر آن ننشیند).
https://www.namasha.com/v/LS4Fwcf7
https://www.namasha.com/v/WLy2AYVX
نظرات