میکس عاشقانه و غمگین / تومور .. مهراب

۰ نظر گزارش تخلف
.
.

عاشق دلنوشته هاشم ::
امشب شبه وداعه عشقه من خداحافظ نه دلت موندنی بود گفته بود فاله حافظ
حلقمم دستت بمونه واسه یادگاری درد با گریه تیغو رویه رگات بذاری
نترس خاطراتمونو با خودم آوردم دیگه هیچی تو رو مثله من عذاب نمیده
دیگه هیچکی مثه من واسه تو غیرتی نمیشه این دله پاره پاره چه روزایی کشیده
دیگه نیستم که بهت خیانت بکنم دیگه نیستم که واست لالایی بخونم
دیگه نیستم که واست غیرتی بشمو دیگه نیستم بهت بگم دردونه ی خودم
دیگه نیستم موهاتو شونه بکشمو دیگه نیستم که سرت دعوا بکنما
دلم اینقدر صافه که اصلا کینه نمیگیره چقدر ضربه خوردی مهراب مادرت بمیره
دیگه عصبی نمیشم غیرتی نمیشم خاطراته خوبمونو دود نمیکنم
دیگه جایی یه وقت دعوا بشه سرت رد نمیدم صورتشو کبود نمیکنم
دیگه هیچ وقت یه جا عکساتو ببینم از سر بغض گریه نمیکنم
دیگه حتی برسه خبری ام ازت زیر لب نمیگم لعنت به خودم
دیگه سردرد میگیرم قرص نمیخورم دیگه واست اون آدمه سابق نمیشم
دیگه هر کسی از گند کاریات بگه سرمو میندازم پایین میمالم به ریشم
خداحافظیات ماله من سلامت ماله اون عشق ۲ آتیشتو مرامت ماله اون
دلتنگی واسه من سردرد واسه من چرا پرده های فاتو وا کردی جلو اون
گریه هامو ندید بلند بلند خندید یه عمر نگاهش کردم چشمامو دید ترسید
یه بودن یه نبودن یه خوندن یه نخوندن میگن آفتاب رفت وقتی مهتاب طلوع کرد
دادا شبهت گفته بودم که هواشو داشته باش بیات از عقب تکمیل بود از جلو فرو کرد
یه جوری ازت ضربه خوردم که چند ساله و چند ماه هیچی نخوردم فقط حرص میخوردم
دیگه تیغارو گم کردم خوب میدونم با پنبه سر میبری با پنبه رگامو میبرم

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

میکس عاشقانه و غمگین / تومور .. مهراب

۷ لایک
۰ نظر

عاشق دلنوشته هاشم ::
امشب شبه وداعه عشقه من خداحافظ نه دلت موندنی بود گفته بود فاله حافظ
حلقمم دستت بمونه واسه یادگاری درد با گریه تیغو رویه رگات بذاری
نترس خاطراتمونو با خودم آوردم دیگه هیچی تو رو مثله من عذاب نمیده
دیگه هیچکی مثه من واسه تو غیرتی نمیشه این دله پاره پاره چه روزایی کشیده
دیگه نیستم که بهت خیانت بکنم دیگه نیستم که واست لالایی بخونم
دیگه نیستم که واست غیرتی بشمو دیگه نیستم بهت بگم دردونه ی خودم
دیگه نیستم موهاتو شونه بکشمو دیگه نیستم که سرت دعوا بکنما
دلم اینقدر صافه که اصلا کینه نمیگیره چقدر ضربه خوردی مهراب مادرت بمیره
دیگه عصبی نمیشم غیرتی نمیشم خاطراته خوبمونو دود نمیکنم
دیگه جایی یه وقت دعوا بشه سرت رد نمیدم صورتشو کبود نمیکنم
دیگه هیچ وقت یه جا عکساتو ببینم از سر بغض گریه نمیکنم
دیگه حتی برسه خبری ام ازت زیر لب نمیگم لعنت به خودم
دیگه سردرد میگیرم قرص نمیخورم دیگه واست اون آدمه سابق نمیشم
دیگه هر کسی از گند کاریات بگه سرمو میندازم پایین میمالم به ریشم
خداحافظیات ماله من سلامت ماله اون عشق ۲ آتیشتو مرامت ماله اون
دلتنگی واسه من سردرد واسه من چرا پرده های فاتو وا کردی جلو اون
گریه هامو ندید بلند بلند خندید یه عمر نگاهش کردم چشمامو دید ترسید
یه بودن یه نبودن یه خوندن یه نخوندن میگن آفتاب رفت وقتی مهتاب طلوع کرد
دادا شبهت گفته بودم که هواشو داشته باش بیات از عقب تکمیل بود از جلو فرو کرد
یه جوری ازت ضربه خوردم که چند ساله و چند ماه هیچی نخوردم فقط حرص میخوردم
دیگه تیغارو گم کردم خوب میدونم با پنبه سر میبری با پنبه رگامو میبرم