در حال بارگذاری ویدیو ...

عشق بی کلام-قسمت16

۴ نظر
گزارش تخلف
{^*_*^}exo{^*_*^} kim ღ woo  ღbin {^*_*^}exo{^*_*^}
{^*_*^}exo{^*_*^} kim ღ woo ღbin {^*_*^}exo{^*_*^}

داره خیلی نزدیک میشه ..خداااا ببین تو اولین ملاقات چه کارایی که نکردیم
دخترا و پسرا داشتن از خنده خودشون رو جر میدادن
فقط یه انگشت با لبم فاصله داشت...وای چرا نمیشکنه از شرش خلاص شم؟؟؟
خودش هم خیلی مواظب بود که سریع تر بشکنه و لبا به هم نخورن
پارمیدا داشت از نزدیک فیلم میگرفت... فقط امیدوارم به بیرون درز پیدا نکنه که بدخت میشم
دیگه کم مونده بود لبا به هم بخورن....اصلا فکرش رو هم نمی کردم که تا این حد به سهون نزدیک بشم
اووووووفیش شکست....
سهون ازم جدا شد و نفس راحتی کشید ...چوب شور رو از دهنم در آوردم و جلو دوربین پارمیدا گرفتم
آوا اومد اندازه گیری کرد...یا ابوالفضل فقط 1 سانتی متر
دختراخیلی خوشحال بودن و پسرا میخندیدن
من- این آخرین باره که دارم چوب شور می خورم و بازی میکنم
همه زدن زیر خنده از جمله سهون...
پارمیدا دستشو مشت کرد و جلو دهن سهون گرفت
پارمیدا- شما چی آقای سهون نظرتون چیه؟
سهون- اولین باره که با یه دختر اونم مثل خودم چوب شور می خورم
چانیل-ووووواااو مارال خانم آخرین بار ...آقا سهون اولین بار
بعد از اینکه کلی تو سر و کله هم دیگه زدیم وشاممون رو با شوخی خوردیم...شمیم گفت
شمیم- بچه ها ما میریم بیرون سر و گوشی آب بدیم...شما خوش باشین
شمیم و بقیه بچه ها به جز آوا و پارمیدا و سوفیا و بیتا موندن
وقتی که از اتاق رفتن بیرون....روبه پسرا گفتم
من- برای چی مهمونی گرفتید؟؟
لوهان- به خاطر تبریک و آشنایی و خوش آمد گویی
آوا- خوش آمد گویی برای چی؟؟
شیومین-اگه موافق باشین توی سه تا کنسرت بعدی باهم شرکت کنیم
من-چی؟؟؟باشما؟؟ مطمئنید؟؟
لوهان- آره با ما
من- باید با بقیه گروه مشاورت کنم ببینم چی میشه ولی یه چیز مگه کمپانی شما با اومدن ما موافقه؟؟
چچانیول-معلومه که آره ... توی کره شما خیلی معروفید
پارمیدا-جدی؟؟چه خوب
سهون زیر لب گفت
سهون- اونم فقط به خاطر آهنگای مائه
دی او آروم زد به پهلوی سهون
هوووف مهلشون ندادم و برای خودم سوجو ریختم
هیچ وقت زیاد شراب یا نوشیدنی های الکل دار نمی خورم چون اگه بعد از سه قلوپ بخورم دیگه کسی نیست منو جمع کنه
تا خواستم بخورم گوشیم زنگ خورد...نگار بود
من- بله
نگار- مارال پاشو بیا بیرون
من-چی شده؟
نگار با گریه-......
............

نظرات (۴)

Loading...

توضیحات

عشق بی کلام-قسمت16

۶ لایک
۴ نظر

داره خیلی نزدیک میشه ..خداااا ببین تو اولین ملاقات چه کارایی که نکردیم
دخترا و پسرا داشتن از خنده خودشون رو جر میدادن
فقط یه انگشت با لبم فاصله داشت...وای چرا نمیشکنه از شرش خلاص شم؟؟؟
خودش هم خیلی مواظب بود که سریع تر بشکنه و لبا به هم نخورن
پارمیدا داشت از نزدیک فیلم میگرفت... فقط امیدوارم به بیرون درز پیدا نکنه که بدخت میشم
دیگه کم مونده بود لبا به هم بخورن....اصلا فکرش رو هم نمی کردم که تا این حد به سهون نزدیک بشم
اووووووفیش شکست....
سهون ازم جدا شد و نفس راحتی کشید ...چوب شور رو از دهنم در آوردم و جلو دوربین پارمیدا گرفتم
آوا اومد اندازه گیری کرد...یا ابوالفضل فقط 1 سانتی متر
دختراخیلی خوشحال بودن و پسرا میخندیدن
من- این آخرین باره که دارم چوب شور می خورم و بازی میکنم
همه زدن زیر خنده از جمله سهون...
پارمیدا دستشو مشت کرد و جلو دهن سهون گرفت
پارمیدا- شما چی آقای سهون نظرتون چیه؟
سهون- اولین باره که با یه دختر اونم مثل خودم چوب شور می خورم
چانیل-ووووواااو مارال خانم آخرین بار ...آقا سهون اولین بار
بعد از اینکه کلی تو سر و کله هم دیگه زدیم وشاممون رو با شوخی خوردیم...شمیم گفت
شمیم- بچه ها ما میریم بیرون سر و گوشی آب بدیم...شما خوش باشین
شمیم و بقیه بچه ها به جز آوا و پارمیدا و سوفیا و بیتا موندن
وقتی که از اتاق رفتن بیرون....روبه پسرا گفتم
من- برای چی مهمونی گرفتید؟؟
لوهان- به خاطر تبریک و آشنایی و خوش آمد گویی
آوا- خوش آمد گویی برای چی؟؟
شیومین-اگه موافق باشین توی سه تا کنسرت بعدی باهم شرکت کنیم
من-چی؟؟؟باشما؟؟ مطمئنید؟؟
لوهان- آره با ما
من- باید با بقیه گروه مشاورت کنم ببینم چی میشه ولی یه چیز مگه کمپانی شما با اومدن ما موافقه؟؟
چچانیول-معلومه که آره ... توی کره شما خیلی معروفید
پارمیدا-جدی؟؟چه خوب
سهون زیر لب گفت
سهون- اونم فقط به خاطر آهنگای مائه
دی او آروم زد به پهلوی سهون
هوووف مهلشون ندادم و برای خودم سوجو ریختم
هیچ وقت زیاد شراب یا نوشیدنی های الکل دار نمی خورم چون اگه بعد از سه قلوپ بخورم دیگه کسی نیست منو جمع کنه
تا خواستم بخورم گوشیم زنگ خورد...نگار بود
من- بله
نگار- مارال پاشو بیا بیرون
من-چی شده؟
نگار با گریه-......
............