در حال بارگذاری ویدیو ...

رمان انیمه‌ای تنفس طوفان/typhoon bread _پارت ۷۵:

۸ نظر گزارش تخلف
♦aDeRyAn♦
♦aDeRyAn♦

شین_معدت هم مثل خودت آدم نی:/
+خفه بابا-_-
یوما_خب...بستنی فروشی سراغ داری؟
نیشمو تا بناگوش باز کردم و گفتم+آرهههه خودم یکی دیدم همین جا بغل موسسه!
یوما_خب پس بریم، همونجا هم با هم صحبت میکنیم
شین رو دیدم که داشت عین دیو سه سر به یوما نگاه میکرد!
+عه خب نمیشه که خودمون دوتا؟ شین هم باید بیاد!
شین و یوما همزمان_هن:/؟
+آره دیگه سه تایی! فقط یه چیزی بگم شین بی جنبه بازی در نیاریا فک نکنی عاشق چشم و ابروت شدم:/ نه جانم فقط می‌خوام سه تایی با هم باشیم دوستیم خیر سرمون^-^
یوما_آها از اون لحاظ:/
شین با دهن کجی گفت_خوب شد گفتی چون من مشکل جنسی دارم حتی اگه میمون ماده هم بهم چشمک بزنه دنبالش میرم-_- اسکل دختر کم دورم نریخته که تو رو انتخاب کنم!
+مگه من گفتم بیا منو بگیر که میگی دختر کم نریخته:/؟ ماذا فازا یا حبیبی؟:/
یوما_بیخیال آدرین...بیا بریم...
دست چپمو دور دست یوما,و دست راستمو دور دست شین حلقه کردم و دنبال خودم کشوندمشون...
رسیدیم به بستنی فروشی...
+آقا سه تا بستنی شکلاتی لطفاً
همونجور که داشت بستنی ها رو آماده میکرد گفتم+من برم ببینم چجوری درستش می‌کنه خودم بستنی ساده بگیرم درست کنم دوست دارم...
بعد هم جلدی جیم شدم:/
پشت یکی از ویترینهای بستنی فروشی قایم شدم و زل زدم به اون دوتا... خب یالا وقتشه! حرف بزنین با هم مشکلتونو برطرف کنین !!بالاخره یوما زبون باز کرد_نمیدونم چی میخوای ولی من اونو مال خودم میکنم!
شین_منم نشستم نگاه کردم فقط!
یوما_تو واقعا دوستش داری یا هوسه؟؟؟
شین_فضولو بردن جهنم...
یوما_خفه شو! اون کسیه که مهمه برام و عاشقشم!میفهمی؟ اگه دوستش نداشته باشی اون صدمه مبینه!منم همچنین اجازه‌‌ای نمیدم!نمیزارم بهش صدمه بزنی!
شین_قصدم صدمه زدن نیس...
یوما_دوستش داری؟
شین_نه...دوستش ندارم... من...
یهو همون لحظه یه قطار رد شد و خیلی شیک و مجلسی رید به فال گوش وایسادم من:/ نفهمیدم چی گفتتتت-_- ای تو روحت لکوموتیوران بیشعور -_-,
***********
از زبان شین:
یوما_دوستش داری؟
+نه دوستش ندارم...من...عاشقشم!بدون شک!
یوما_پس داری میگی مبارزه کنیم!
+هر کی آدرین رو عاشق خودش کنه برندس!
یوما دستشو طرفم دراز کرد_قبول!
بهش دست دادم... یهو یوما منو کشید تو بغلش و آروم زیر لب گفت_ولی یادت نره...کسی که پیش قدم بشه شانسش برای برد بیشتره!...

نظرات (۸)

Loading...

توضیحات

رمان انیمه‌ای تنفس طوفان/typhoon bread _پارت ۷۵:

۱۰ لایک
۸ نظر

شین_معدت هم مثل خودت آدم نی:/
+خفه بابا-_-
یوما_خب...بستنی فروشی سراغ داری؟
نیشمو تا بناگوش باز کردم و گفتم+آرهههه خودم یکی دیدم همین جا بغل موسسه!
یوما_خب پس بریم، همونجا هم با هم صحبت میکنیم
شین رو دیدم که داشت عین دیو سه سر به یوما نگاه میکرد!
+عه خب نمیشه که خودمون دوتا؟ شین هم باید بیاد!
شین و یوما همزمان_هن:/؟
+آره دیگه سه تایی! فقط یه چیزی بگم شین بی جنبه بازی در نیاریا فک نکنی عاشق چشم و ابروت شدم:/ نه جانم فقط می‌خوام سه تایی با هم باشیم دوستیم خیر سرمون^-^
یوما_آها از اون لحاظ:/
شین با دهن کجی گفت_خوب شد گفتی چون من مشکل جنسی دارم حتی اگه میمون ماده هم بهم چشمک بزنه دنبالش میرم-_- اسکل دختر کم دورم نریخته که تو رو انتخاب کنم!
+مگه من گفتم بیا منو بگیر که میگی دختر کم نریخته:/؟ ماذا فازا یا حبیبی؟:/
یوما_بیخیال آدرین...بیا بریم...
دست چپمو دور دست یوما,و دست راستمو دور دست شین حلقه کردم و دنبال خودم کشوندمشون...
رسیدیم به بستنی فروشی...
+آقا سه تا بستنی شکلاتی لطفاً
همونجور که داشت بستنی ها رو آماده میکرد گفتم+من برم ببینم چجوری درستش می‌کنه خودم بستنی ساده بگیرم درست کنم دوست دارم...
بعد هم جلدی جیم شدم:/
پشت یکی از ویترینهای بستنی فروشی قایم شدم و زل زدم به اون دوتا... خب یالا وقتشه! حرف بزنین با هم مشکلتونو برطرف کنین !!بالاخره یوما زبون باز کرد_نمیدونم چی میخوای ولی من اونو مال خودم میکنم!
شین_منم نشستم نگاه کردم فقط!
یوما_تو واقعا دوستش داری یا هوسه؟؟؟
شین_فضولو بردن جهنم...
یوما_خفه شو! اون کسیه که مهمه برام و عاشقشم!میفهمی؟ اگه دوستش نداشته باشی اون صدمه مبینه!منم همچنین اجازه‌‌ای نمیدم!نمیزارم بهش صدمه بزنی!
شین_قصدم صدمه زدن نیس...
یوما_دوستش داری؟
شین_نه...دوستش ندارم... من...
یهو همون لحظه یه قطار رد شد و خیلی شیک و مجلسی رید به فال گوش وایسادم من:/ نفهمیدم چی گفتتتت-_- ای تو روحت لکوموتیوران بیشعور -_-,
***********
از زبان شین:
یوما_دوستش داری؟
+نه دوستش ندارم...من...عاشقشم!بدون شک!
یوما_پس داری میگی مبارزه کنیم!
+هر کی آدرین رو عاشق خودش کنه برندس!
یوما دستشو طرفم دراز کرد_قبول!
بهش دست دادم... یهو یوما منو کشید تو بغلش و آروم زیر لب گفت_ولی یادت نره...کسی که پیش قدم بشه شانسش برای برد بیشتره!...