باز باران بی ترانه
باز باران بی ترانه
بی هوای عاشقانه
بی نوای عارفانه
در سکوت ظالمانه
خسته از مکر زمانه
غافل از حتی رفاقت
حاله ای از عشق و نفرت
اشک هایی طبق عادت
قطره هایی بی طراوت
زیر دوش ادمیت
میخورد بر بام خانه
نظرات (۵۶)