در حال بارگذاری ویدیو ...

از....عروسی.....برگشتم:).......بیاین براتون تعریف کنم

۱۰۵ نظر گزارش تخلف
یاسیه قدیم فاطمه ی جدید...
یاسیه قدیم فاطمه ی جدید...

اومدم براتون تعریف کنم چیشد.......خب.......رفتم عروسی و......آره خوب بود عروسی.....اول قرار بود قاطی باشه ولی نبود.باغش قشنگ بود.....ویلاش هم همینطور......تو ویلا طبقه اول آقایون و طبقه دوم خانوما.........عروسی خوب بود....همه خوشحال بودن و میزدنو میرقصیدن....منم قاطیشون بودم......چون امید داشتم ......میاد........آره میاد.......باید بیاد........بعد از ی ساعت مامانشو دیدم از پله ها داره میاد بالا.........خیلی خوشحال شدم..امیدم بیشتر شد........آرای عروسی.....مردا اومدن بالا ک با عروس عکس بگیرن......چشمم ب پله ها بود ک اونو همراه با شوهر خواهرم و بابام و عموم (عموی مامانم)و باباش ببینم....باباش اومد بالا......دیدم خودش نیست..........گفتم چون از عکس گرفتن بدش میاد حتمن مونده پیش عموم(عموی مامانم)و شوهر خواهرم.....همینطور چشمم به پله ها بود.....دیدم بابام و عموم هم اومدن....گفتم حتمن مونده پیش شوهر خواهرم....دیدم شوهر خواهرم هم اومد ولی اون نیومد....امیدم خیلیییی کم شد......ولی باز هم ی کوچولو امید داشتم ک ببینم از پله ها داره میاد بالا.........شامو اوردن.....ولی من حواسم ب پله ها بود ک شاید اون بیاد و خواهرزادمو بده ب خواهرم........ولی نیومد....شامو خوردیمو رفتیم توی خود باغ....آره......نبود......بهم ریختم...انگار خود اون ویلا با همه چیزش آوار شده رو سرم.......ی لحظهاحساس کردم....همه چی دور سرم میچرخید.هیچیو نمیشنیدم و احساس نمیکردم....انگار همه ی امیدم از دست رفته....ولی تو اون حالت خودمو جمع کردم گفتم......نباید بکشم عقب....به مامانو بابام گفتم خسته شدم.....حالم بده بریم.....برای همین برگشتم خونه.....آره.......نیومد.......شماهایی ک میگفتین دوسم داره کجایین؟.........هاااااااااااااااااان؟......... اگ اندازه نوک سوزن دوسم داشت........میومد........میومد ک منو ببینه.....دوسم نداره........نداره...از من بدش میاد....ازم متنفره......اگ نبود چرا نیومد؟...چرا؟........ببخشید........برای چن وقت نمیام نما......نمیام تا بتونم خودمو جمعو جور کنم........نظراتو باز میزارم..........ولی نمیخونم....وقتی برگردم میخونم.....ولی ن ک اصلن نیام........میام ........ولی فقط میام ویدیو هاتونو میلایکم و بعد میرم........ممنون بابت همه ی امید و انرژیی ک بهم دادین..ممنون بابت همه ی نصیحتایی ک بهم کردین..خدافظ

نظرات (۱۰۵)

Loading...

توضیحات

از....عروسی.....برگشتم:).......بیاین براتون تعریف کنم

۵۳ لایک
۱۰۵ نظر

اومدم براتون تعریف کنم چیشد.......خب.......رفتم عروسی و......آره خوب بود عروسی.....اول قرار بود قاطی باشه ولی نبود.باغش قشنگ بود.....ویلاش هم همینطور......تو ویلا طبقه اول آقایون و طبقه دوم خانوما.........عروسی خوب بود....همه خوشحال بودن و میزدنو میرقصیدن....منم قاطیشون بودم......چون امید داشتم ......میاد........آره میاد.......باید بیاد........بعد از ی ساعت مامانشو دیدم از پله ها داره میاد بالا.........خیلی خوشحال شدم..امیدم بیشتر شد........آرای عروسی.....مردا اومدن بالا ک با عروس عکس بگیرن......چشمم ب پله ها بود ک اونو همراه با شوهر خواهرم و بابام و عموم (عموی مامانم)و باباش ببینم....باباش اومد بالا......دیدم خودش نیست..........گفتم چون از عکس گرفتن بدش میاد حتمن مونده پیش عموم(عموی مامانم)و شوهر خواهرم.....همینطور چشمم به پله ها بود.....دیدم بابام و عموم هم اومدن....گفتم حتمن مونده پیش شوهر خواهرم....دیدم شوهر خواهرم هم اومد ولی اون نیومد....امیدم خیلیییی کم شد......ولی باز هم ی کوچولو امید داشتم ک ببینم از پله ها داره میاد بالا.........شامو اوردن.....ولی من حواسم ب پله ها بود ک شاید اون بیاد و خواهرزادمو بده ب خواهرم........ولی نیومد....شامو خوردیمو رفتیم توی خود باغ....آره......نبود......بهم ریختم...انگار خود اون ویلا با همه چیزش آوار شده رو سرم.......ی لحظهاحساس کردم....همه چی دور سرم میچرخید.هیچیو نمیشنیدم و احساس نمیکردم....انگار همه ی امیدم از دست رفته....ولی تو اون حالت خودمو جمع کردم گفتم......نباید بکشم عقب....به مامانو بابام گفتم خسته شدم.....حالم بده بریم.....برای همین برگشتم خونه.....آره.......نیومد.......شماهایی ک میگفتین دوسم داره کجایین؟.........هاااااااااااااااااان؟......... اگ اندازه نوک سوزن دوسم داشت........میومد........میومد ک منو ببینه.....دوسم نداره........نداره...از من بدش میاد....ازم متنفره......اگ نبود چرا نیومد؟...چرا؟........ببخشید........برای چن وقت نمیام نما......نمیام تا بتونم خودمو جمعو جور کنم........نظراتو باز میزارم..........ولی نمیخونم....وقتی برگردم میخونم.....ولی ن ک اصلن نیام........میام ........ولی فقط میام ویدیو هاتونو میلایکم و بعد میرم........ممنون بابت همه ی امید و انرژیی ک بهم دادین..ممنون بابت همه ی نصیحتایی ک بهم کردین..خدافظ

ورزشی