سلام
من ا/ت هستم و 18 سالمه حدود دو هفته پیش اومدم به کره البته من بورسیه گرفتم رشته ام موسیقی هست و توش خیلی استعداد دارم . ولی من با خانواده ام نیومدم بلکه با دو تا دختر خاله دوقلوم اومدم .
ا/ت : داشتیم با دوقلوها تو خیابون قدم میزدیم که یهو یه ساختمان خیلی بزرگ دیدیم .
(سارا و صبا اسم دختر خاله های ا/ت هستن )
سارا : اِاِاِ ا/ت تو که کره ای بلدی بگو اینجا کجاست ؟
صبا : واااو چه بزرگه
ا/ت صبر کن ببینم اممم نوشته بی..گ هی...ت
ا خنگا نوشته بیگ هیت اصلا این کلمه کره ای نیست که اینگلیسیه
دوقلوها نگاهی بهم کردن و زدن زیر خنده
سارا: ولی اینجا رو این تابلو یه چیزی نوشته که دیگه واقعا کره ای هست ، ا/ت بخون ببینیم چیه
صبا :راست میگه زود بخون
ا/ت : امم نوشته یکی ا..ز گرو....ه های موسیقی بع .....نام ...بی. .. تی ..اس یک کار .......آموز میخواد
اوخ چقدر سخته کره ای
صبا : آهان مهم نیست به کار ما که نمیاد وللش بریم غدا بخوریم که من خیلی گشنمه
همه خندیدمو رفتیم سمت هتل تا غذا بخوریم
شب شد تو اتاق بودیم و داشتیم با سارا و صبا حرف میزدیم که یهو صبا گفت :
ا/ت نظرت چیه بری تو اون کمپانی که صبح دیدیم اسمش چی بود بیگ هیت ؟ حالا هر چی تست بدی هوم ؟
ا/ت :چی ؟چرت و پرت نگو
سارا: ا/ت ولی این صبا با تمام عقل ناقصش داره درست میگه برو یه امتحانی بکن تو که صدات خوبه
ا/ت : ولی....
دخترا دیگه نزاشتن حرفم تموم شه رفتن هر کدوم تو اتاقشون و خوابیدن منم رفتم و خوابیدم
صبح :
رفتم کمپانی بیگ هیت و تست خوانندگی دادم



حدود 3 روز از وفتی تست داده بودم میگذشت الان ساعت 10 صبح بود و داشتم تو اینستا میچرخیدم که یه شماره ناشناس زنگ زد
_ سلام خانم پارک ا/ت ..؟!
+بله خودم هستم
_ خانم ا/ت تبربک میگم شما موفق شدید در کمپانی ما به عنوان عضو هشتم گروه بی تی اس باشید.. خوشحال میشیم از امروز به بعد در کمپانی ما باشید+واییییی باورم نمیشه