_ماه تو آسمونه
+بخاطر اینکه خورشید خیلی درخشانه ماه قابل دیدن نیست...حتی با وجود اینکه اون بالاست
_راست میگی...ماه تمام روز رو اون بالاست...فقط ما نمیبینیمش
+*فقط چون نمیشه اون رو دید...به معنای این نیست که وجود نداره*
_مثل تو؟
+آره...مثل من
_ولی خیلی حس تنهایی نمیده...که حضورت احساس نشه
+مشکلی نیست...چون...کسی هست که همیشه من رو به خاطر میاره...دیگه...احساس تنهایی نمیکنم...مثل اون ماه تو آسمون...من هم همیشه کنارت میمونم...هر زمانی...یا هرجا...
.
.
.
من از دنیا نخواهم که مرا یاد کند / من همینم کافیست که تو ز من یاد کنی
تو این دنیا...آدمای مختلفی میان و میرن...تو زندگی...بعضیا خوب...بعضیام بد...خوب ها میشن خاطره...بدها میشن تجربه..... اما چه خوب چه بد...همه شون رهگذرند...میگذرن...مهم نیست کسی باشه که تورو یادش بیاد یا نه...مهم اینه چند نفر تورو صادقانه یادشون میمونه...از ته قلبشون... . اینکه چندنفر قرار به یادم باشن...برام مهم نیست...حتی اگه یه نفرم باشه کافیه...اما...دلم میخواد...اون یه نفر...صادقانه به یادم باشه.
1402/9/28