آهنگ خشکسالی با صدای روشنک باغبان / Khoshksali - Roshanack Baghban
هر لحظه از هم دورتر میشیم
تا اوج تنهایی یه کم راهه
از عشقمون می شد غزلها ساخت
قصهٔ ما دو بیت کوتاهه
احساس بی وزنی بهم میداد
وقتی تو رو از دور می دیدم
سنگینیه یه کوهه رو دوشم
حالا که عشقو با تو فهمیدم
احساس بین ما یهو چی شد
عشق و تنفر بد گره خوردن
این مرگ و میر از خشکسالی نیست
این آدما از بیکسی مُردن
................................
به اعتبار عشق دنیامو
یکجا زدم بنام آغوشت
تو کوله بارت ، عشق سنگینه
این وزنه رو بردار از دوشت
ما هر دو از این عشق سر رفتیم
ما هر دو از این عشق دلگیریم
دنیای ما یخ میزنه وقتی
دست همو بی عشق میگیریم
احساس بین ما یهو چی شد
عشق و تنفر بد گره خوردن
این مرگ و میر از خشکسالی نیست
این آدما از بیکسی مُردن
نظرات