3 کلمه دردسر ساز
1. Quiet
ساکت، آروم
A quiet conscience sleeps in thunder.
وجدان آرام در رعد و برق می خوابه.
2. Quite
کاملا، خیلی
Joe's quite fond of her, isn't he?
جو خیلی شیفته اونه، مگه نه؟
3. Quit
تسلیم شدن، ترک کردن
Winners never quit, quitters never win.
برنده ها هرگز تسلیم نمی شن، ترسوها و سست عنصران هم هرگز برنده نمی شن.
نکته اول:
a man/woman of few words:
آدم کم حرف
My father was a man of few words, but when he spoke everyone listened.
پدرم آدم کم حرفی بود، اما وقتی حرف می زد همه گوش می کردند
نکته دوم: همیشه قبل از صفت یا اسم از این ساختار استفاده کن
quite a
مثال:
It took quite a long time to answer the questions.
پاسخ به سوالات خیلی طول کشید
✗اشتباه رایج: هیچ وقت نگین
It took a quite long time.
شما چه کلمه های دردسر ساز دیگه ای میدونید؟ برام کامنت کنید.
نظرات