ای ساربان
با بردن لیلای من جان و دل مرا می بری
ای ساربان کجا می روی ...
تو اکنون ز عشقم گریزانی
غمم را ز چشمم نمیخوانی
از این غم چه حالم نمیدانی
پس از تو نمانم برای [ خدا ]
تو مرگ دلم را ببین و برو
با بردن لیلای من جان و دل مرا می بری
ای ساربان کجا می روی ...
تو اکنون ز عشقم گریزانی
غمم را ز چشمم نمیخوانی
از این غم چه حالم نمیدانی
پس از تو نمانم برای [ خدا ]
تو مرگ دلم را ببین و برو
نظرات