در حال بارگذاری ویدیو ...

رمان انیمه‌ای تنفس طوفان /typhoon breath_پارت ۱۶:

۱۳ نظر گزارش تخلف
♦aDeRyAn♦
♦aDeRyAn♦

......با آستینم دهنمو پاک کردم و به برد امتیازا خیره شدم...با غرور سرمو بالا گرفتم+خب درازسنپای... نظرت راجع‌به این یکی چیه؟؟ هنوزم به نظرت من ضعیفم؟؟
سنپای با فک ۸ متر باز و چشمای قد نعلبکی نگام کرد- تو نیم وجبی...چجوری آخه؟
+هوی! خوبه جلو چشم خودت بازی کردما!خب...الان به عنوان عضو رسمی پذیرفتی منو دیگه؟؟
تو همین درگیری‌ها بودم که یهو یه صدا برگشت گفت-اینجا چه خبره؟؟ کی بهتون اجازه بازی داده؟
برگشتم سمت صدا و گفتم+مشتاق دیدار! دایی جان!!!
پسرای باشگاه با هم-ههههههههههه؟؟؟؟
دایی از دیدن من هنگ کرد! با من من گفت- آ.آدرین...تو...تو ژاپن...
خندیدم و رفتم سمتش( ورزشکاران گرام در هنگ به سر میبردند)
باهاش دست دادم و بغلش کردم(ورزشکاران گرام هنوزهم در هنگ به سر میبردند)
گفتم+دایی هرچی به بابام گفتم قبل از اینکه بیایم باهات تماس بگیره نگرفت!! گفت بزار جاگیر بشیم میخام غافل‌گیرش کنم!(و ورزشگاران گرام همچنان در هنگ به سر میبردند!)
دایی-ای نائوکی....الهی...اصن....!؟ اه.
خندیدم+ دایی خوددرگیری مزمن داری؟؟
دایی هم خندید- فعلا بیا این جماعت هنگ کرده رو درست کنیم(روبه ورزشگاران گرام که بعد ۳ ساعت مکالمه من و داییم همچنان در هنگ به سر میبردند!!)بچه ها خاهشا کپ نکنین...این خانوم..آدرین ایریه...دختر خاهر منه! همین!
صدای همهمه بینشون بلند شد...یکی از اون وسط گفت- عذر میخام گوجی(مترجم:مربی) ...شما...به جز طوفان خاهر دیگه‌ای هم دارید؟؟؟(نکته- طوفان لقب مادر هاتسوکه در جامعه ورزشی بوده...اون بازیکن فوق‌العاده ای بود..برای همین والیبالیست های دیگه لقب طوفان رو بهش داده بودن)
دایی- نه...چطور مگه؟؟؟
پسره آب دهنشو قورت داد- یعنی آدرین سان... دختر هاتسوکه ایریه‌س؟؟؟؟
دایی با خنده-از شباهت بین خودشو مادرش که باید فهمیده باشی!!!
یه پسر دیگه از ته سالن-ه.هست؟
دایی- بله...هست....آدرین دختر هاتسوکه ایایریه‌س!!!
پسرا همزمان با هم- هههههههههه؟؟؟
وباز هم ورزشکاران گرام به طور مجدد در هنگ به سر میبردند!؟!
پسر هم‌تیمیم گفت-صب کن...یعنی با چیزی که شما میگین نیشیمیا گوجی...آدرین دختر نائوکی ایریه و خاهر آتوبه ایریه‌س؟؟
+چیش اینقد عجیبه مو قشنگ؟؟؟ کجاشو درک نمکنی بگو تا بت بگم!!
داییم دستشو گذاشت رو شونم- نیومده دعوا درست نکن...من باید نائوکی رو از 4 جهت اصلی پاره کنم...مردک...! اه!

نظرات (۱۳)

Loading...

توضیحات

رمان انیمه‌ای تنفس طوفان /typhoon breath_پارت ۱۶:

۸ لایک
۱۳ نظر

......با آستینم دهنمو پاک کردم و به برد امتیازا خیره شدم...با غرور سرمو بالا گرفتم+خب درازسنپای... نظرت راجع‌به این یکی چیه؟؟ هنوزم به نظرت من ضعیفم؟؟
سنپای با فک ۸ متر باز و چشمای قد نعلبکی نگام کرد- تو نیم وجبی...چجوری آخه؟
+هوی! خوبه جلو چشم خودت بازی کردما!خب...الان به عنوان عضو رسمی پذیرفتی منو دیگه؟؟
تو همین درگیری‌ها بودم که یهو یه صدا برگشت گفت-اینجا چه خبره؟؟ کی بهتون اجازه بازی داده؟
برگشتم سمت صدا و گفتم+مشتاق دیدار! دایی جان!!!
پسرای باشگاه با هم-ههههههههههه؟؟؟؟
دایی از دیدن من هنگ کرد! با من من گفت- آ.آدرین...تو...تو ژاپن...
خندیدم و رفتم سمتش( ورزشکاران گرام در هنگ به سر میبردند)
باهاش دست دادم و بغلش کردم(ورزشکاران گرام هنوزهم در هنگ به سر میبردند)
گفتم+دایی هرچی به بابام گفتم قبل از اینکه بیایم باهات تماس بگیره نگرفت!! گفت بزار جاگیر بشیم میخام غافل‌گیرش کنم!(و ورزشگاران گرام همچنان در هنگ به سر میبردند!)
دایی-ای نائوکی....الهی...اصن....!؟ اه.
خندیدم+ دایی خوددرگیری مزمن داری؟؟
دایی هم خندید- فعلا بیا این جماعت هنگ کرده رو درست کنیم(روبه ورزشگاران گرام که بعد ۳ ساعت مکالمه من و داییم همچنان در هنگ به سر میبردند!!)بچه ها خاهشا کپ نکنین...این خانوم..آدرین ایریه...دختر خاهر منه! همین!
صدای همهمه بینشون بلند شد...یکی از اون وسط گفت- عذر میخام گوجی(مترجم:مربی) ...شما...به جز طوفان خاهر دیگه‌ای هم دارید؟؟؟(نکته- طوفان لقب مادر هاتسوکه در جامعه ورزشی بوده...اون بازیکن فوق‌العاده ای بود..برای همین والیبالیست های دیگه لقب طوفان رو بهش داده بودن)
دایی- نه...چطور مگه؟؟؟
پسره آب دهنشو قورت داد- یعنی آدرین سان... دختر هاتسوکه ایریه‌س؟؟؟؟
دایی با خنده-از شباهت بین خودشو مادرش که باید فهمیده باشی!!!
یه پسر دیگه از ته سالن-ه.هست؟
دایی- بله...هست....آدرین دختر هاتسوکه ایایریه‌س!!!
پسرا همزمان با هم- هههههههههه؟؟؟
وباز هم ورزشکاران گرام به طور مجدد در هنگ به سر میبردند!؟!
پسر هم‌تیمیم گفت-صب کن...یعنی با چیزی که شما میگین نیشیمیا گوجی...آدرین دختر نائوکی ایریه و خاهر آتوبه ایریه‌س؟؟
+چیش اینقد عجیبه مو قشنگ؟؟؟ کجاشو درک نمکنی بگو تا بت بگم!!
داییم دستشو گذاشت رو شونم- نیومده دعوا درست نکن...من باید نائوکی رو از 4 جهت اصلی پاره کنم...مردک...! اه!