چگونه سقوط ریال بستر کودتا را مهیا میسازد؟
افزایش شتابان قیمت دلار تا مرزهای بیسابقه—و حتی گمانهزنی درباره دلار ۱۳۰ هزار تومانی—دیگر یک نوسان عادی نیست؛ نشانهی فروپاشی سیاست ارزی است. اما در این گفتوگوی صریح، حسین راغفر پا را فراتر میگذارد و میگوید:
سقوط شدید ارزش ریال «بیشک یک اقدام خرابکارانه امنیتی» برای بسترسازی نوعی کودتاست.
بهگفته راغفر، آنچه امروز در بازار ارز میبینیم حاصل تصادف یا صرفاً تحریم نیست؛ بلکه نتیجهی تصمیمات پرابهام، چندنرخیسازی مخرب، رانت ساختاری و نبود پاسخگویی است. در مرکز این بحران، بانک مرکزی و سیاستهای ارزی دولت قرار دارند؛ نهادی که با وعدهی «کنترل و ثبات» پیش رفت، اما خروجیاش بیثباتی عمیقتر و بیاعتمادی عمومی بوده است. پرسش کلیدی این است:
آیا بانک مرکزی در دورهی اخیر یک سیاستگذار مستقل است یا ابزاری برای پوشاندن کسریهای مزمن دولت از جیب مردم؟
این گفتوگو همچنین به نقد نسخههای تکنوکراتیکِ محافظهکار میپردازد؛ رویکردی که از «خصوصیسازی» سخن میگوید بیآنکه به خلعید واقعی قدرت، مالکیت شفاف، رانت ساختاری و مصونیت سیاسی بپردازد—و در عمل به خصولتیسازی بزکشده میانجامد. راغفر با مقایسهی تجربههای موفق جهانی (از بریتانیا و آلمان تا لهستان و نیوزیلند) نشان میدهد چرا خصوصیسازی واقعی بدون نهاد ناظر مستقل، رقابت شفاف و خروج دولت از مدیریت ممکن نیست؛ و چرا بیتوجهی به پیامدهای اجتماعی، «اصلاحات» را به غارت در ذهن جامعه تبدیل کرده است.
نظرات