شعرخوانی زنده اخوان ثالث فقید، آخر شاهنامه

عباس
عباس

موج ها خوابیده اند, آرام و رام,
طبل توفان از نوا افتاده است.
چشمه های شعله ور خشکیده اند
آب ها از آسیا افتاده است.
در مزارآباد شهر بی تپش
آوای جغدی هم نمی آید بگوش.
دردمندان بی خروش و بی فغان.
خشمناکان بی فغان و بی خروش.
آه ها در سینه ها گم کرده راه,
مرغکان سرشان بزیر بال ها.
در سکوت جاودان مدفون شده ست
هر چه غوغا بود و قیل و قال ها.
آب ها از آسیا افتاده است,
دارها بر چیده, خون ها شسته اند.
جای رنج و خشم و عصیان بوته ها
پشکبن های پلیدی رسته اند.
مشت های آسمان کوب قوی
واشده ست و گونه گون رسوا شده ست.
یا نهان سیلی زنان, یا آشکار
کاسة پست گدائی ها شده ست
خانه خالی بود و خوان بی آب و نان
وآنچه بود, آش دهن سوزی نبود.

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

شعرخوانی زنده اخوان ثالث فقید، آخر شاهنامه

۱ لایک
۰ نظر

موج ها خوابیده اند, آرام و رام,
طبل توفان از نوا افتاده است.
چشمه های شعله ور خشکیده اند
آب ها از آسیا افتاده است.
در مزارآباد شهر بی تپش
آوای جغدی هم نمی آید بگوش.
دردمندان بی خروش و بی فغان.
خشمناکان بی فغان و بی خروش.
آه ها در سینه ها گم کرده راه,
مرغکان سرشان بزیر بال ها.
در سکوت جاودان مدفون شده ست
هر چه غوغا بود و قیل و قال ها.
آب ها از آسیا افتاده است,
دارها بر چیده, خون ها شسته اند.
جای رنج و خشم و عصیان بوته ها
پشکبن های پلیدی رسته اند.
مشت های آسمان کوب قوی
واشده ست و گونه گون رسوا شده ست.
یا نهان سیلی زنان, یا آشکار
کاسة پست گدائی ها شده ست
خانه خالی بود و خوان بی آب و نان
وآنچه بود, آش دهن سوزی نبود.

موسیقی و هنر