نجابت من پارت 30

۰ نظر گزارش تخلف
دنیاسینگ گرور
دنیاسینگ گرور

وقتی به اتاقم رفتم معصومه گفت:خانومم
-بله
-خیلی خوبه که برگشتید
-چرا؟
-اقاخیلی تنها بود بابت اتفاقاتی که براتون افتاده هم متاسفم
-معصومه یه سوال
-چی یه خانومم
-اول یه خواهش
-بفرمایید
-من رو ارزو صدا کن
-اما خانومم شما خانوم این خونه اید چه جوری؟
-کارنداره که معصومه صدام کن دیگه
-باشه ارزو خانوم
-ارزو جون
-باشه ارزو جون
-خب حالا سوالم رو میگم حموم کجاست
-همین خانوم خب معلومه تو اون اطاق بغلی
-خب میتونی بری عزیزم
-خانم من باید وسایلتون رو بچینم
-نه خواهشا
-چرا؟
بعد باید بگردم پیداکنم
-باشه خانم من دیگه برم
بعد از فرستادن معصومه یه تونیک سفید که یقه های شل داشت بایه شلوار لی طول تونیک میومد انتخاب کردم یه صندل سفید هم برداشتم تابعدا بپوشم

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

نجابت من پارت 30

۴ لایک
۰ نظر

وقتی به اتاقم رفتم معصومه گفت:خانومم
-بله
-خیلی خوبه که برگشتید
-چرا؟
-اقاخیلی تنها بود بابت اتفاقاتی که براتون افتاده هم متاسفم
-معصومه یه سوال
-چی یه خانومم
-اول یه خواهش
-بفرمایید
-من رو ارزو صدا کن
-اما خانومم شما خانوم این خونه اید چه جوری؟
-کارنداره که معصومه صدام کن دیگه
-باشه ارزو خانوم
-ارزو جون
-باشه ارزو جون
-خب حالا سوالم رو میگم حموم کجاست
-همین خانوم خب معلومه تو اون اطاق بغلی
-خب میتونی بری عزیزم
-خانم من باید وسایلتون رو بچینم
-نه خواهشا
-چرا؟
بعد باید بگردم پیداکنم
-باشه خانم من دیگه برم
بعد از فرستادن معصومه یه تونیک سفید که یقه های شل داشت بایه شلوار لی طول تونیک میومد انتخاب کردم یه صندل سفید هم برداشتم تابعدا بپوشم