عضو هشتم پارت3
پارت3
در اتاق رو باز کردم 7تا پسر روی روبه روم نشسته بودن نامجون : بفرمایید. شما باید خانم پارک ا/ت باشید و این دو تا خانم امم؟
از زبان ا/ت
تعظیم کوتاهی کردم و گفتم ا/ت : بله
من پارک ا/ت هستم و این دو تا دختر خاله هام هستن برای همراهی من اومدن نامجون : آهان شرمنده ولی باید بیرون منتظر بمونن .صبا دیگه صداش در اومد قشنگ معلوم بود عصبانی شده لپاش سرخ
نظرات