عررررررررر....عاقا من این قسمت مردم -_-
بالاخره ریسیدیم ب پارت دوس داشتنییییی *_*
البت بگذریم از اینکه دلم میخواس اون دو تا زنه رو خفه کنم -_-
عوضش ترکیدم او لحظه که هیونگ گف:من اعضای گروهو خیلی دوس دارم و فلان..... بعد جونگی گف:اگه دوسمون داری باس برامون برقصی....
و البت ضف کردم اون تیکه که مماخش خامه ای شد *_*....بری مماخشو گاز بیزنی خیداااااااا *____*
بخیه ی پارتم یه ماموریت دیگس -_-....تو راه جونی هی میگه برام اینو بخر اونو بخر و.... جونگ مینم هعی میگه:آنیا(نه) !!!پولمون کمه و فلان... بعد جلوی مغازه وا میسن به غذاها زل میزنن...با چشماشون میخورن XD....جونگی هم یه جا برمیگرده میگه:آب بخور...آب خوبه...(خسیسیش تو حلقمXD(!!!عررررر... این دو تا که با همن آدم دلش میخاد بره درسته قورتشون بده...درباره ی اون گروه هم چیزی نمیگم خودتون ببینین پشت سر این دوتا چی میگن(تو مترو خخخخخ)دلم کباب شد XD