برف، سفیدی رو روی کوه میپاشه امشب
هیچ رد پایی دیده نمیشه
قلمرویی از انزوا و به نظر میرسه من ملکه اش هستم
باد مثل طوفان چرخنده زوزه میکشه
نتونستم توی خودم نگهش دارم
خدا میدونه که تلاش میکنم
نذار بیان تو، نذار ببینن
دختر خوبی که همیشه مجبور بودی باشی، باش
پنهان نکن، حس نکن، نذار بدونن
خب حالا دیگه میدونن
رهاش کن، رهاش کن
دیگه نمیتونن تو رو مهار کنن
رهاش کن، رهاش کن
پشتم رو میکنم و در رو بهم میزنم
و اینجا می ایستم
و اینجا میمونم
رهاش کن، رهاش کن
درهرصورت سرما اذیتم نمیکنه
خنده داره که چطور فاصله باعث میشه همه چیز کوچک به نظر بیاد
و ترسهایی که یه زمانی منو کنترل میکردن اصلا نمیتونن بهم برسن
اینجا توی هوای رقیق سرد بالاخره میتونم نفس بکشم
میدونم که یه زندگی رو پشت سر گذاشتم ولی خیلی آزادتر از اونم
که اندوهگین باشم
رهاش کن، رهاش کن
دیگه نمیتونن تو رو مهار کنن
رهاش کن، رهاش کن
پشتم رو میکنم و در رو بهم میزنم
و اینجا می ایستم
و اینجا میمونم
رهاش کن، رهاش کن
درهرصورت سرما اذیتم نمیکنه
توی زندگی ای که انتخاب کردم منجمد ایستاده ام
تو منو پیدا نخواهی کرد، گذشته پشت سرمه
توی برف مدفون شده
رهاش کن، رهاش کن
دیگه نمیتونن تو رو مهار کنن
رهاش کن، رهاش کن
پشتم رو میکنم و در رو بهم میزنم
و اینجا می ایستم
و اینجا میمونم
رهاش کن، رهاش کن
درهرصورت سرما اذیتم نمیکنه
++++"امیدوارم گذشته های بد،خاطرات بد، ذهنیتهای بد را رهــــا کنید و قلب و ذهن خود را آزاد کنید تا بتوانید توی افقهای موفقیت اوج بگیرید"++++
+دکتر رودینا+