سرهنگ استاد خلبان بالگرد در گفت‌و‌گو با خبرنگار فارس در اصفهان درباره مراسم رونمایی از کتاب خاطراتش گفت: این کتاب خلاصه‌ای از روایت زندگی من است از زمانی که وارد ارتش شدم، یعنی سال ۱۳۵۰ شمسی تا سال ۱۳۷۸ که بازنشسته شدم. وی افزود: خاطراتم از روزهای دفاع مقدس کم نیست؛ در طول دفاع مقدس هفت سال و ده ماه در جبهه‌ها حضور داشتم و در بیشتر عملیات‌های بزرگ و سرنوشت‌ساز شرکت کردم.
ملکیان تصریح کرد: وقتی به‌عنوان افسر رابط در دارخوین بودم، متوجه شدم که یک نفر در میان یک جمع ۵ نفره از دور من را صدا می‌زند، دقت کردم و دیدم سردار شهید خرازی است، ۴ نفرتیم محافظ در کنار او بودند و یک نفر دیگر.
این خلبان بالگرد گفت: نزدیک شدم و بعد از سلام و احوال‌پرسی شهید خرازی پرسید که حاجی را می‌شناسی؟ گفتم خیر؛ او گفت که ایشان ‌قاسم سلیمانی است.
وی ادامه داد: سردار خرازی من را معرفی کرد و گفت که ملکیان مسیحی است و برای دفاع از اسلام می‌جنگد؛ من در پاسخ گفتم که مسیحی و مسلمان نداریم، من برای مملکت خود می‌جنگم.
ملکیان گفت: خرازی در ادامه گفت که ملکیان به حضرت عباس هم ایمان دارد و من هم این موضوع را تأیید کردم؛ این دیدار کوتاه به پایان رسید و بار دیگر در جنگ خیبر شهید سلیمانی را ملاقات کردم، صحبت و روبوسی داشتیم و او رفت.
این خلبان بالگرد با بیان اینکه یک شاگرد مهندسی داشتم که در حوزه خلبانی نبود، خاطرنشان کرد: این شخص در کربلا مشغول ساخت‌وساز ستون‌های حرم بود؛ با من تماس گرفت و گفت که هدیه ارزشمندی از یک شخص مهم به من تحویل داده شده است که باید با تشریفات رسمی تقدیم شما کنم.