نهج البلاغه خوانی - 299
خطبه 19 :
(امام در مسجد کوفه در سال 37.هجرى سخنرانى مى کرد ، اشعث بن قیس به یکى از مطالب آن اعتراض کرد و گفت : این سخن به زیان شما ، نه به سود تو است.
امام نگاه خود را به او دوخت و فرمود) :
(سوابق تاریخى نکوهیده أشعث بن قیس) :
چه کسى تو را آگاهاند که چه چیزى به سود ، یا زیان من است؟! لعنتِ خدا و لعنتِ لعنت کنندگان ، بر تو باد اى متکبّرِ متکبّر زاده ، منافقِ پسرِ کافر!
سوگند به خدا ، تو یک بار در زمان کفر و بار دیگر در حکومت اسلام ، اسیر شدى ، و مال و خویشاوندى تو ، هر دو بار نتوانست به فریادت برسد.
آن کس که خویشان خود را به دم شمشیر سپارد ، و مرگ و نابودى را به سوى آنها کشاند ، سزاوار است که بستگان او بر وى خشم گیرند و بیگانگان به او اطمینان نداشته باشند.
(سید رضی ره : مى گویم : منظور امام علیه السّلام این است که اشعث ابن قیس یک بار وقتى که کافر بود اسیر شد و بار دیگر آنگاه که مسلمان شد و شمشیرها را به سوى قبیله اش راهنمایى کرد، مربوط به جریانى است که اشعث ، قبیله خود را فریب داد تا خالد بن ولید ، آنها را غافلگیر کند و از دم شمشیر بگذراند که پس از آن ، خیانت او را با لقب «عرف النّار» (چیزى که آتش را بپوشاند) ، مى نامیدند و این لقبى بود که به نیرنگ باز مى دادند.)
https://www.namasha.com/v/gbx839xJ
https://www.namasha.com/v/QFOIy6FH
نظرات