اجرای ایوsome day by iu

ADAMAS(آرشیو آیو)
ADAMAS(آرشیو آیو)

امیدوارم روزی این اشک ها تمام شود روزی این تاریکی پاک خواهد شد امیدوارم نور گرم خورشید این اشک ها را خشک کند
언젠간 이 눈물이 멈추길 언젠간 이 어둠이 걷히고 따스한 햇살이 이 눈물을 말려주길
وقتی احساس میکنم کم کم دارم خسته میشم می خواهم همه چیز را دور بریزم، رویایی که برای محافظت از آن خیلی تلاش کردم. چیزهای زیادی وجود دارد که من کمبود دارم تا آنچه که دارم هر بار که آن را احساس می کنم، پاهایم قدرت خود را از دست می دهند و به زمین می افتم.
지친 내 모습이 조금씩 지겨워지는 걸 느끼면 다 버리고 싶죠 힘들게 지켜오던 꿈을 가진 것보다는 부족한 것이 너무나도 많은 게 느껴질 때마다 다리에 힘이 풀려서 난 주저앉죠
امیدوارم روزی این اشک ها تمام شود روزی این تاریکی پاک خواهد شد امیدوارم نور گرم خورشید این اشک ها را خشک کند
언젠간 이 눈물이 멈추길 언젠간 이 어둠이 걷히고 따스한 햇살이 이 눈물을 말려주길
نگه می دارم و به خودم آرامش می دهم که درست می شود هر روز من را کمی بیشتر می ترساند و وای من به شما می گویم که به من ایمان داشته باشید، اما شما من را باور ندارید حالا نمی دانم چقدر دیگر می توانم تحمل کنم
괜찮을 거라고 내 스스로를 위로하며 버티는 하루하루가 날 조금씩 두렵게 만들고 wow 나를 믿으라고 말하면서도 믿지 못하는 나는 이제 얼마나 더 오래 버틸 수 있을지 모르겠어요
اگر صبر کنی، روزی می آید (می آید) با اینکه شب طولانی است، خورشید طلوع می کند قلب دردمند من روزی خوب می شود
기다리면 언젠간 오겠지 (오겠지) 밤이 길어도 해는 뜨듯이 아픈 내 가슴도 언젠간 다 낫겠지
لطفا همین الان کمکم کن، لطفا بهشت ​​کمکم کن من کمتر و کمتر مطمئن می شوم که می توانم به تنهایی بر این مشکل غلبه کنم.
날 이젠 도와주길 하늘이 제발 도와주길 나 혼자서만 이겨내기가 점점 더 자신이 없어져요
امیدوارم روزی (روزی) این اشک ها تمام شود روزی این تاریکی پاک خواهد شد امیدوارم نور گرم خورشید این اشک ها را خشک کند (امیدوارم این اشک ها را خشک کنند)
언젠간 이 눈물이 멈추길 (언젠간) 언젠간 이 어둠이 걷히고 따스한 햇살이 이 눈물을 말려주길 (이 눈물을 말려주길)
اگه صبر کنی یه روزی میاد با اینکه شب طولانی است، خورشید طلوع می کند قلب دردمند من روزی خوب می شود، بله
기다리면 언젠가 오겠지 밤이 길어도 해는 뜨듯이 이 아픈 내 가슴도 언젠간 다 낫겠지 yeah
روزی روزی
언젠간 언젠간

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

اجرای ایوsome day by iu

۰ لایک
۰ نظر

امیدوارم روزی این اشک ها تمام شود روزی این تاریکی پاک خواهد شد امیدوارم نور گرم خورشید این اشک ها را خشک کند
언젠간 이 눈물이 멈추길 언젠간 이 어둠이 걷히고 따스한 햇살이 이 눈물을 말려주길
وقتی احساس میکنم کم کم دارم خسته میشم می خواهم همه چیز را دور بریزم، رویایی که برای محافظت از آن خیلی تلاش کردم. چیزهای زیادی وجود دارد که من کمبود دارم تا آنچه که دارم هر بار که آن را احساس می کنم، پاهایم قدرت خود را از دست می دهند و به زمین می افتم.
지친 내 모습이 조금씩 지겨워지는 걸 느끼면 다 버리고 싶죠 힘들게 지켜오던 꿈을 가진 것보다는 부족한 것이 너무나도 많은 게 느껴질 때마다 다리에 힘이 풀려서 난 주저앉죠
امیدوارم روزی این اشک ها تمام شود روزی این تاریکی پاک خواهد شد امیدوارم نور گرم خورشید این اشک ها را خشک کند
언젠간 이 눈물이 멈추길 언젠간 이 어둠이 걷히고 따스한 햇살이 이 눈물을 말려주길
نگه می دارم و به خودم آرامش می دهم که درست می شود هر روز من را کمی بیشتر می ترساند و وای من به شما می گویم که به من ایمان داشته باشید، اما شما من را باور ندارید حالا نمی دانم چقدر دیگر می توانم تحمل کنم
괜찮을 거라고 내 스스로를 위로하며 버티는 하루하루가 날 조금씩 두렵게 만들고 wow 나를 믿으라고 말하면서도 믿지 못하는 나는 이제 얼마나 더 오래 버틸 수 있을지 모르겠어요
اگر صبر کنی، روزی می آید (می آید) با اینکه شب طولانی است، خورشید طلوع می کند قلب دردمند من روزی خوب می شود
기다리면 언젠간 오겠지 (오겠지) 밤이 길어도 해는 뜨듯이 아픈 내 가슴도 언젠간 다 낫겠지
لطفا همین الان کمکم کن، لطفا بهشت ​​کمکم کن من کمتر و کمتر مطمئن می شوم که می توانم به تنهایی بر این مشکل غلبه کنم.
날 이젠 도와주길 하늘이 제발 도와주길 나 혼자서만 이겨내기가 점점 더 자신이 없어져요
امیدوارم روزی (روزی) این اشک ها تمام شود روزی این تاریکی پاک خواهد شد امیدوارم نور گرم خورشید این اشک ها را خشک کند (امیدوارم این اشک ها را خشک کنند)
언젠간 이 눈물이 멈추길 (언젠간) 언젠간 이 어둠이 걷히고 따스한 햇살이 이 눈물을 말려주길 (이 눈물을 말려주길)
اگه صبر کنی یه روزی میاد با اینکه شب طولانی است، خورشید طلوع می کند قلب دردمند من روزی خوب می شود، بله
기다리면 언젠가 오겠지 밤이 길어도 해는 뜨듯이 이 아픈 내 가슴도 언젠간 다 낫겠지 yeah
روزی روزی
언젠간 언젠간